به گزارش تابناک کرمان، شأن، شخصیت و اُبهت انسانی , گنجعلیخان با عملکردی که از وی به یادگار مانده، در ذهن آحاد مردم کرمان در تراز فوقالعاده عالی معنی شده است. تلاش و پیگیریهای تأمین آب شهر کرمان را میتوانیم در راهاندازی و احداث قنوات مویدی، شهرآباد، عباسآباد و ... ارزیابی نماییم. مادر چاه قنوات دو مورد , در حوالی سلسله کوههای جوپار گمانه زنی و اجرا شده و سومی دامنه کافر کوه سرآسیاب فرسنگی است. با حفر چاههای میلهای فاصله بین جوپار تا کرمان , با استادی بینظیر کوره قنات درآورده و خلاصه با مظهر شدن آب آنها در شهر، تأمین آب شرب و کشاورزی را به دنبال داشتهاند. بعنوان کارشناس تأمین آب از دوران دانشجویی همیشه به شخصیت و عملکرد چنین فردی فکر میکردم. تا اینکه باخبر شدم که متولیانی هستند که راه و کار گنجعلیخان را دنبال مینمایند. دوست داشتم که آنها را از نزدیک ببینم ودر ارتباط با مشکلات و مسائل تأمین آب در شرایط کنونی و حتی الامکان پیدا کردن راهکار برای توسعه ایدهها و دیدگاههای بنیانگذار موقوفه با متولی همکاری نمایم. روزی از این روزها در محل اداره اوقاف شهرستان کرمان، که پیگیر کار کارشناسی برای اوقاف بودم. فردی را مطرح کردند که وی متولی موقوفات گنجعلیخان هست. با فوریت جلو رفتم سلام و عرض ادب نمودم , خواستم که چند دقیقهای وقت بدهد تا هر آنچه سالهای سال در ذهنم برای خدمت به این موقوفه جمعآوری کرده بودم مطرح نمایم. فرد خیلی مشغولی به نظر میآمد، ولی توانستم از سالهای که پیگیر آشنا شدن و طرح همکاری برای منابع آب موقوفه داشتم, برایش مطرح نمایم. وقت محدود بود ولی قرار گذاشتیم که در دفتر کارشان حضوری بیشتر صحبت و راههای همکاری را معین نماییم. جلسه برگزار شد همه مدارک و مستنداتی که نشان دهنده, پیگیری مسائل قنوات سرآسیاب و یا سایر قنوات بودهام، ارائه نمودم. آقای متولی به شدت و به ظاهر استقبال نمود و عنوان کرد که ما هم دنبال راهکارهایی برای بهاء دادن به عملکرد گنجعلیخان برای منابع تأمین کننده آب بخصوص قنوات بودهایم، چه بهتر که از این به بعد بصورت کلاسیک با شما کار کنیم. خیلی خوشحال شدم از این جهت, به معضلی که سالها به آن فکر میکردم توانستهام پاسخ بدهم. ولی در شروع کار دو رشته قنات مویدی و شهر آباد که درکتاب موقوفات گنجعلیخان هم ثبت شده بود , بعنوان شروع به کارمان مشخص شد. قرار شد مادر چاه و مسیر قنوات را معین و از اینکه آیا قابلیت راهاندازی دارند یا خیر بررسی کارشناسی نماییم. شور و شوق بیش از حد وا دارم نمود, که با امکانات شخصی برای معین نمودن مادر چاهها، مسیر، طول قنوات، شرایط فعلی مادر چاهها، امکان توسعه و تأمین آب بیشتر آنها را به دقت بررسی نمایم. از متولی موقعیت مادر چاهها را خواستم که به کلی بیخبر بود و حتی از مسیر آنها هم اطلاعی نداشت. کم کم مرا به پسرانش معرفی نمود که با آنها کار کنیم، آنها هم از وضعیت قنوات یا اساسی ترین منابع تأمین آبی که در عصر خود , بزرگ موقوفه شناسایی و راه اندازی کرده بود بیخبر بودند. خود را موظف نمودم که با جدیت موضوع را دنبال نمایم، سراغ کتابخانه شرکت سهامی آب منطقهای رفتم نقشه های 50000: 1 پنجاه سال قبل شهر کرمان را پیدا کردم. روی این نقشهها نمای چاههای میلهای , رشتههای قناتی که از دامنههای کوههای جوپار به طرف کرمان میآمدند، نشان میداد، ولی بر روی این قنوات نام قناتها درج نشده بود، بابی به کارم اضافه شد , که با در دست داشتن این نقشه ها و همفکری خبرگان محلی موقعیت و مسیر قنوات مویدی و شهر آباد را در سراسر ریگ ماهان مشخص نمایم. برای اینکارها انرژی و وقت ویژه منظور نمودم، البته هر از چند گاهی هم دفتر موقوفه میرفتم و نتایج کارهایم را میگفتم. هنوز در این رویا بودم که متولی موقوفه واقعاً به حرمت اعتقادات بزرگ موقوف همکاری مینماید. ماموریتی با یکی از آقازاده ها طرف بندر والی آباد سرآسیاب فرسنگی رفتیم، من از مسائل قنوات سرآسیاب ، مسائل و مشکلات آنها و نقش گنجعلیخان ,در حفاظت و حراست از آنها و نیز راهاندازی قنات عباس آباد صحبت می کردم, طرف صحبت, از چگونگی راهاندازی شکارگاه خصوصی در منطقه بندر والی آباد صحبت میکرد. من از قنوات شهر آباد، مویدی و چگونگی پیدا کردن سر نخها و راهای راهاندازی آنها، معنی کردن اراضی حریم قنوات، ایجاد اشتغال برای بازماندگان فامیل گنجعلیخان صحبت میکردم، آقازاده مطرح میکرد که شکارگاه خصوصی را چگونه میتوان حصارکشی و بعد از آن حفاظت نمود.
جرقههایی که در ذهنم میخورد که راه پیگیری نیات گنجعلیخان بنیانگذار را اشتباهی آمدهام، ولی باز هم امیدوار بودم، فردای روز با متولی هم صحبت شدم، شور و شوق و پیگیریها و چگونگی تقویت منابع آبی را رو میکردم. او مرا به منطقهای در مسجد صاحب الزمان میبرد و تعریف میداد که اینجا ساختمان ساختهایم، زیر ساختمان، اطراف ساختمان را قطعه بندی و از نرخ فروش قطعات هر قبر مطالبی را مطرح مینمود. باز هم فکر میکردم که آنچنان تواناییها را دارم که بتوانم موقوفه را در جهت تأمین آب سوق دهم. تلاشها و فعالیتهای خود را برای رصد نمودن رشته به رشته چاههای میلهای قنوات از جاده کرمان - ماهان تا جاده جوپاری قطع ننموده , و از هر کس که می توانستم کمک می گرفتتم , که دقیقاً رشته قناتهای شهر اباد و مویدی را معین نموده و به موقوفه گزارش نمایم. مجدداً دفتر موقوفه میرفتم، حرف متولی و آقازادهها پیگری واخذ حق الوقف زمینها، مغازهها و سایر مکانهای متعلق به موقوفه بود. در این راه هم ازم کمک گرفتند و به بهترین شکل ممکن فعالیت , و لحظهای دریغ نکردم. تعدادی از جلسات هم مرا فرستادند که شرکت نموده و به موقوفه گزارش مینمودم.
آقای متولی نامهای هم دل خوش کنک داده بود , که با آنها همکاری مینمایم. منظور از نامه هم این بود که اگر به اداره یا ارگانی مرا فرستادند, با آن نامه بهتر فعالیت نمایم. تقاضاهای همکاری برای مراجعه به اداره ثبت و اخذ لیست بیشتر موقوفات متعلق به گنجعلیخان شدت گرفت. فکر می کردم که شاید در حد دانشجویی در احیاء و افکار و ایدههای بنیانگذار موقوفه خدمت نمایم. متأسفانه به موازات فعالیتهای مستمر رفتارهای بیاعتنائی آقازاده ها هم شدت پیدا میکرد، تا جاییکه احساس میکردم که از علم، آگاهی، قدرت پیشبرد مسائل از همه و همه به حسادت افتاده و تا حدودی مرا رقیب خودشان میدانند.
یک روز که به دفتر کار موقوفه مراجعه نمودم , آقازاده ای جدید مسئول شده و داعیه در دست گرفتن سکان موقوفه را داشت، وی قبلاً در ارتباط با کلیه تلاشها و فعالیتهایم مرا می شناخت، و بکلی حوصله شنیدن حرفهای تأمین آب و قنات را نداشت. یکی دو هفته که گذشت به نحوی رزیلانهای فرم قراردادی کارگری را تنظیم و از خانمی که رئیس دفترش بود خواست که ازم امضاء بگیرد. از آنجاییکه قصد واقعیام احیاء اندیشه های گنجعلیخان بود، برای اینکه بیشتر بمانم و کار کنم, امضاء نمودم. از هفته بعدش بزرگ آقازاده عذرم را خواست و مطرح کرد که ما کاری نداریم, که شما بتوانید پیگیری نمایید. به این ترتیب به همه فعالیتها و کارهای مستمری که داشتم خاتمه داد. نیز با امضاء قرارداد کارگری هم خواست که تمامی راههای پیگیری حقوقی از چندین سال کارم را مسدود نماید.
در اینجا از مدیر کل محترم اوقاف و امور خیریه استان کرمان سؤالات ذیل را دارم:
1- مگر نه اینکه گنجعلیخان با ایجاد کار، خلاقیت، چگونه زنده نگهداشتن جامعه در کرمان خدمت کرد و اسم عنوان موقوفه گنجعلیخان را معنی نمود، با چه سیستم کنترل و نظارتی عنان مقوفه را به متولی محول نموده اید که سلول سلول مغزش, کشش تعبیر و تفسیر عقاید گنجعلیخان را ندارند .و به جز منافع آنی , شخصی و خانوادگیش به چیز دیگری نمیتواند فکر کند؟
2- از زمانیکه موقوفه را به دست چنین متولی داده شده, تا امروز در جهت اهداف واقف چه کارهای ارزندهای انجام داده است؟
3- عملکرد متولی در پروسهای که موقوفات را اداره نموده از چه شاخصهای پویایی برخودار شده که بر آن اساس آقازادهاش را آماده برای اداره موقوفه بصورت موروثی مینماید؟
4- عملکرد این چنینی سرمشق و الگویی برای سایر موقوفات استان نمیشود؟
5- معیارهای ارزیابی اوقاف برای متولیان موقوفه چگونه است؟
6- اگر مدیریت اوقاف و امور خیریه استان با شاخصهای سنجیدهای نسبت به هر موقوفه بود، در استانی که آمار موقوفههایش بیشمار است, مشکل بیکاری وجود داشت؟
7- اگر نقش مدیریت اوقاف به گونهای بود که متولی در موقوفات تحت رسیدگیاش تحول و پویایی ایجاد نماید، استان شکل پویایی بهتری پیدا نمیکرد؟
8- متولی شدن و اشراف پیدا کردن به اموال واقفین صرفاً در جهت مال اندوزی و رونق بخشیدن به زندگی و کار عدهای خاص آیا از اهداف واقعی اوقاف است؟
امید است که اداره کل اوقاف و امور خیریه استان، با مرور و بهاء دادن به این گزارش, استان کرمان را از رده استاهای عقب مانده خارج و پویا نماید، باشد که به این ترتیب نیات واقفین هم تحقق پیدا کند.
انتهای پیام/حسن اشرفگنجویی