بر کارکرد و عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم در طول 6 ساله اخیر ایرادات کم و زیاد فراوانی وارد است و نه به این دولت بلکه به تمامی اسلاف گذشته نیز ایرادات و انتقادات ریز و درشت متعددی وارد شده اما فرق این دولت با دولتهای دیگر در چند چیز است.
1- دولت کنونی فاقد یک گفتمان راهبردی است و به همین جهت نه اصولگرایان از او حمایت تمام قد میکنند و نه اصلاحطلبان. بدینگونه است که دولت حتی از اجاق گسترش فضایمجازی که میتوانست هزاران ثمر برای او داشته باشد نیز نتوانسته آبی برای خود جوش کند! یک روز شایعه بنزین و دلار و یک روز شایعه کمبود ماکارونی و شکر سبب تلاطم اقتصادی میشود و دولت نمره ناکارآمدی میگیرد.
2- دولت کنونی حتی نتوانست با گسیل ساختن چهرههای کلیدی خود به کانونهای فکری و رسانهای کشور نظیر دانشگاهها و مراکز علمی و اجتماعات فرهنگی و سیاسی، گفتمان خود را در جامعه تئوریزه کرده و تشریح نماید لاجرم واژه اعتدال که کلید واژه این دولت بود، به گوشهای رها شد و کسی سراغ آن را هم نگرفت!
3- دولت روحانی بخصوص در 3 ساله اخیر در پاسخگویی به افکار عمومی جا مانده است و وقتی به رخدادهای مهم پیرامونی یک دولت واکنش مناسب داده نشود، حس رها شدگی در اجتماع تقویت میشود. روزی 50 بار میشود از گوشه و کناری شایعهای شنید و پشتبند آن اصطلاح "مملکت را رها کردهاند" را نیز ملتفت شد. این بدلیل فقدان پاسخگویی و اطلاعرسانی هوشمندانه از رخدادهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی پیرامونی دولت رخ داده است!
4- برخی در دولت کنونی از همان ابتدای انتصاب روزه سکوت گرفتهاند. وقتی مدیری در مواجهه با خشنترین انتقادات از دولت در حوزه کار او، حاضر نیست هزینه 4 خط دفاع از ساختار خویش را بپردازد، وضعیت به امروز میرسد که اغلب مدیران حتی نجومیبگیرشان در مخالفت با دولت چشمدرچشم رئیس جمهور، سوت و کف میزنند!
5- دولت بیسخنگو به مثابه ارتش بی سلاح است! دولت روحانی ماههاست که سخنگویی ندارد و عملاً پاسخ به هزاران سوال در حیطه کارکرد دولت را باید در سخنان رئیسجمهور جستوجو کرد! و پاسخ هزاران پرسش دیگر را بیجواب دید. وقتی دولتی از وجود سخنگویی شفاف طفره میرود عملاً امید به اصلاح روشها و حرکتها در درون آن رنگ میبازد!
در یک کلام باید گفت دولت کنونی دولت بدون «روابط عمومی» است و اگر تعریف روابط عمومی را اصلیترین بخش هر سازمان در صیانت از هویت و حقانیت آن سازمان بدانیم، عملاً چنین بخشی در دولت کنونی یافت نمیشود و به همین جهت است که معدود رسانههای دولت نیز در این شرایط زمینگیر شدهاند و اگر نبود خلاقیت معدود وزرای جوان و خلاق دولت، عملاً کرکره این حوزه مدتها بود که باید پایین کشیده میشد.
بواقع دولت روحانی با وجود انبوهی ابزارهای "خود فراهم ساخته رسانهای و مجازی" در بهره جستن از آن برای اطلاعرسانی از خدماتش عاجز مانده است! دولتی که مقابل فیلترینگ میایستد و یا در دوران او رکورد صدور مجوز برای نشریات شکسته میشود، نباید این چنین بیهنر باشد که این عرصه را به غیر واگذارد...
انتهای پیام/*