کد خبر: ۷۹۲۴۰۲
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۸ - ۰۲:۳۶ 29 October 2019

قبلا که هنوز موبایل و پیامک و واتس اپ و تلگرام و اینستا و...وجود نداشت، زحمات اطلاع رسانی در روستای ما به جای همه ی این ها بر دوش گل بانو خانم بود و صدالبته کماکان نیز هست!البته ناگفته نماند هنوز هم با احترامی که به خبرگزاری ها و فضای مجازی قایلیم ، باز هم خبرهای " کلاغ پرس"ما! به مدیریت گل بانو خانم دقیق تر و موثق تر مثلا از آسوشیتدپرس است! ضمن این که به دلیل یک کلاغ چهل کلاغ کردن های برخی خبرهای گل بانو خانم توسط اهالی در روستا، نام کلاغ پرس را برای این خبرگزاری انتخاب کرده ایم؛ نه خود ِ گل بانو!
این خانم ، دختر ماه جهان خانم خدابیامرز است که او نیز در زمان حیات خود یک تنه کار ِ چندین و چند خبرگزاری را انجام می داد. حتی در قدیم که روستای ما هنوز برق دار نشده بود و خبری از تلویزیون و فاکس و مخابرات و تلفن ثابت نبود، امید ِ کل اهالی پس از رادیوی فکسنی پدربزرگم ؛به خدابیامرز ماه جهان بود! و حتی گاهی اوقات که رادیو باطری تمام کرده بود یا به اصطلاح باطری اش می سوخت، امید اول ِ اهالی در امر خبر و خبر رسانی، ماه جهان بود. روحش شاد.
الان هم خدا حفظ اش کند گل بانو خانم ، به قول خودش با توجه به گسترش فضای مجازی و... ؛ باید کاری کند که از قافله ی تکنولوژی عقب نماند. توجه داشته باشیم که وی بی هیچ چشم داشتی و بدون دریافت حقوق و مزایا شبانه روز مشغول کار است. هر روز صبح زود، صبحانه می خورد، شال و کلاه می کند و همچون کارمندی مسوولیت پذیر می رود سر ِ کار. ساعات کاری گل بانو خانم نیز وقت اداری ندارد، بلکه ۲۴ ساعته در خانه های مردم می نشیند، قلیان می کشد ، حرف می زند و گزارش تهیه می کند!
تا این لحظه هم حتی یک بار از طرف هیچ اداره یا ارگانی تجلیل نشده است!
اگر چه دیگر مثل سابق فعال نیست اما کماکان علاوه بر رساندن خبرهای دست اول به اهالی محل، برخی مواقع کار ِ پخش زنده ی تلویزیون را نیز انجام می دهد. یعنی بارها اتفاق افتاده است که حتی قبل از رسیدن ِ خود ِپیامک، (به دلیل عدم آنتن دهی همراه اول در روستای ما!) خبری را به همسایه ها و دوستان و آشنایان رسانده است. یعنی سرعت عمل در امر خطیر اطلاع رسانی تا این حد، باریکلا دارد.
شاید باور نکنید ولی ما گاهی اوقات قبل از وقوع حادثه ای ، اول خبرش را از زبان گل بانو می شنویم و بعد آن حادثه رخ می دهد. وقتی هم اهالی در این گونه موارد از تعجب شاخ در می آورند و قضیه را از گل بانو می پرسند، می گوید:" دیشب خواب دیده بودم!". من یکی که باور نمی کنم. مگر می شود مثلا امروز ظهر ماشین یکی از همولایتی ها چپ کرده باشد، اما خبرش را شب گذشته یا صبح زود و ساعت ها قبل از وقوع حادثه پخش شده باشد؟! امکان ندارد مگر این که گل بانو با راننده ی مزبور یا مسافران بخت برگشته ی خودرو همدست باشد! به این صورت که راننده قبل از چپ کردن ِ ماشینش برای این که اهالی به موثق بودن خبرهای گل بانو و حتی غیب گویی های نامبرده ایمان بیاورند، به این خبرگزاری محلی اطلاع داده باشد و به عنوان مثال تماس بگیرد و بگوید:" گل بانوخانم، حواست باشد به امید خدا فردا حوالی ساعت ۱۲ ظهر ماشینم را چپ می کنم و...."
به هر حال اگر کشور انگلستان " بی بی سی" دارد، جمهوری چک رادیوفردا دارد، روسیه " ایتارتاس" دارد، قطر شبکه ی " الجزیره" دارد، آمریکا " سی ان ان" و " voa" و " آسوشیتدپرس"دارد؛ روستای ما هم خدا را شکر" کلاغ پرس"به مدیریت گل بانوخانم دارد!
این بانوی خستگی ناپذیر همواره در همه ی زمینه ها خبرهای دست اول دارد. خبرهای فرهنگی، ورزشی، حوادثی، سیاسی و....
(البته بین خودمان باشد، شنیده ایم در همه ی محله های روستا و در بین تمامی ِ فامیل ها، خبرنگار افتخاری دارد. بیشتر هم خبرنگارهایش را از بین بیوه زن ها و پیرزن ها ، دختران ترشیده و مردهای بی کار روستا انتخاب می کند.)
کافی است از گل بانو بپرسی در این ماه در روستا کدام زوج جوانی قرار است از هم جدا شوند؟ بلافاصله مسلسل وار اسامی را می گوید. به ویژه این روزها که آمار طلاق بیشتر از ازدواج شده است!
و یا کافی است صبح زود گل بانو را سر فلکه ی روستا کنار ماشین ِ ماهی فروش یا دست فروشان دوره گرد ببینی، بلافاصله می پرسد:" مادر خانمت خوب شد؟". در پاسخ می گویید:" مادر زن من که طوریش نیست، سعی و سالم است". خنده ای می کند و در جواب می گوید:" عجب! داماد هم دامادهای قدیم! بابا جان مادرخانمت دیشب در بیمارستان شهید محمدی بستری شده و قلبش را فنر زدن!". جالب است که در این هنگام با همسرت نگاهی از سر تعجب رد و بدل می کنید ، و فوری با بندر تماس می گیرید و متوجه می شوید؛ خبر درست بوده و مو لای درزش نمی رود!
در پاره ای اوقات فکر می کنید خبر خیلی خیلی جدیدی را شنیده ای ، مثلا ساعتی قبل خبر رسیده که حاجی محمد پس از ۱۵ سال صاحب فرزندی شده است. خوشحال می شوی و برای شنیدن چند و چون قضیه به گل بانو می گویید:"
شنیدی حاجی محمد صاحب فرزندی شده است؟!". در جا آه جگر سوزی می کشد و اظهار می دارد:" کجای کاری خالو، فرزندش پسری خوشگل و تپل مپل بود که می گن وزنش در لحظه ی تولد حدود ۴ کیلو بوده اما طفلکی چند دقیقه بعد از تولدش مُرده و تو آدم از همه جا بی خبر حالا خبر تولدش رو شنیدی؟!".
انتهای پیام/*

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار