کد خبر: ۸۷۵۳۶۷
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۹ - ۲۱:۱۴ 14 July 2020

وقتی می‌بینم بر سینه پرستار اورژانس چاقو میکارند...
بر چشم همکار بیهوشی مشت می‌کارند...
بر پشت همکار طب تبر می‌بارند...
می‌فهمم چرا بارور کننده اولین صبحانه لذیذ خرچنگ‌های مردابی ست...
در خدمات سلامت به شرط چاقو...
نمی‌دانی
نگران جنایت باشی
یا
هراسان خیانت...
این جناس خط نیست، جنس مخطط قبیله من است که انگشت عسل را با طعم گوشت برادر می‌خواهد...
ما در چهار راه خیانت یک قبیله یاد قلب مادر آن اسطوره هندی هستیم که در دست‌های پسرش از زخم پای پسر به درد می‌آمد...
اینجا توهم خیانت و جنایت نیست؛
تبلور مسخ قبیله‌ای ست
که خون پزشک را بر هم مباح کردند و شحنه بی‌انصاف
تماشا می‌کرد...

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
سگ که با گرگ بجوشد
رمه را عذر بنه

 

انتهای پیام/*

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار