تمام کسانی که فکر میکردند آتشنشانی در قطب شمال یک شغل تشریفاتی ست،
از آتشفشان چیزی نخوانده بودند...
تب طب در ایران یک هجمه تخریبی بود...
وقتی تمام تریبونها و ارگانهای رسمی و غیر رسمی داس نفرت بر پشت و پای پزشکان میکاشتند،
وقتی جیک جیک مستان مجیدها بود که قهقهه مستانه پیروزی سر میداد و از مباح کردن گوشت و خون پزشک کباب قناری بر آتش سوسن و یاس میکشید...
کسی به فریاد زیر آب ما التفات نکرد...
امروز از قلب ترک خورده و روح مجروح پزشکی ایران چکههای مذاب چرک از غائلات روزمره زیرمیزی و مالیات و کارتخوان و تعرفه میچکد...
امروز با انصراف همه مجروحان از جنگ نامنظم شهری برای مردن به صف ایستادهایم و از همان دستهای بریده و پشتهای زخمی به خنجر خیانت التماس دوا داریم...
خدا همه ما را به هم حلال کند...
قبیله نمکنشناسی بودیم...
انتهای پیام/*