به مناسبت روز خبرنگار؛
سروده‌ی: راشدانصاری
کد خبر: ۸۸۴۶۵۴
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۷ 06 August 2020

خبرنگارم و غم ریشه کرده در جانم
عزیز ِ من چه بگویم ، تو را نرنجانم

"نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت"
به من نوشت که باید فقط غلط ننوشت

"خبرنگار" نوشت و "خبرندارم" کرد
سه حرف اول من را گرفت و خوارم کرد

زمانه کرده دهان من و تو را سرویس
خدای کرده رهامان پناه بر ...سانسور!

و ما که از همه چیز همه خبر داریم
برای گفتن حق ، باز درد سر داریم

اگر چه شهره شهریم ، در خبر چیدن
ولی به مسلک ما نیست پاچه مالیدن!

قبول کردن رنج و ستم که آسان نیست
همیشه خوردن نان از قلم که آسان نیست

خبرخبر، چه خبر، غیر محنت و سختی
نفس کشیدنِ مردم در اوج ِ بدبختی

خدا کند که یکی هم به دادشان برسد
"خدا کند که فقط زود آن زمان برسد"

خبر خبر چه خبر غیر فقر و بیکاری
بگو به من که از این خوب تر خبر داری

نشسته بر همه ی شهر سایه ی هیزی
حیای گربه ی شیخ است و قصه ی دیزی

دلم گرفته ولی خنده برلبم جاری ست
برای آدم بدبخت ، خنده اجباری است

اگر که مرد ِ خدایید ، ادعا نکنید
برای مردم ایران فقط دعا نکنید

کمی به داد دل ِ مردمان ِ ما برسید
فقط نه این که به فامیل و آشنا برسید

کمی به خالوی طناز ِ خویش جا بدهید....
به نصف هیکل او لااقل فضا بدهید!

انتهای پیام/*

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار