هوش معنوی، یعنی اینکه سالک دقیقا میداند دین چه انتظاری از او دارد. بعضی ها به مجالس عزا ومحافل معنوی میروند تا حس و حالی پیدا کنند و از عذاب وجدان خلاص شوند ویک انرژی مضاعف پیدا کنند و برگردند وهر غلطی دلشان خواست بکنند.
مجالس دهه محرم برای برخی حکم وجدان خفه کن دارد!
اگر حسین کشتی نجات است پس طبیعتا باید هر که سوار این کشتی شد خیلی روحیات و افکار و اعمال متفاوت باشد.
انتظار من اینست که بعد از دهه اول محرم بی حجابی کم بشود ، چشم چرانی کم بشود ، ظلم ها کم بشود ، رشوه گرفتن ها کم بشود و ...
اگر بگویید نمی شود واصلا اینها چه ربطی به مجلس عزاداری دارد؟! خواهم گفت یا دروغ است که اشک بر حسین نجات بخش است ویا شما بهره برداری غلطی از مجالس حسین دارید که شما واجتماع شما را نجات نداد.
نگاه صهیونیستی و زور گویان عالم به اشک برای حسین همین است که این گریه ها فقط برای تلطیف قلوب باشد تا مردم بتوانند رنج ها و ظلم های موجود را طاقت بیاورند و ما هم اینطور بتوانیم ظلم بیشتری بکنیم.
باید برای حسین گریه کرد تا بتوان مثل حسین در مقابل ظلم ایستاد.
اشک بر حسین باید افراد را نجات دهد ودر نتیجه اجتماع را نجات دهد. باید آثار اجتماعی داشته باشد. غیر از این فکر می کردی باید بگویم اصلا نفهمیده ای دین از ما چه انتظاری دارد.
در تمام مباحث دینی وعبادی ما همین حرف است حتی در نماز که یک عمل عبادی فردی است میگوید لباست ومکانت غصبی نباشد ، جماعت بخوان بهتر است ، اگر وقت وسیع بود وطلبکار آمد یا نفس محترمه ای در خطر بود نمازت را بشکن.
امام صادق ع می فرمایند : مثل گاوهای یک چراگاه نباشید که میچشند و اگر یکی را از میانشان به مسلخ ببری و سلاخی کنی هم باز دیگران دست از چریدنشان بر نمیدارند.
کامل نگفتند آنها که گفتند حسین(ع) برای نماز کشته شد در حالیکه مردم زمان معاویه و یزید هم که نماز می خواندند! خمس و زکات هم میدادند! پس حسین(ع) شهید شد تا من و تو نمازمان حسینی باشد... عبرتهای عاشورا، همینجاست.
نماز بدون ظلم ستیزی حسین را وهابیهای عربستان هم میخوانند طولانیش را هم میخوانند بهجای توحید، سوره بقره هم گاهی میخوانند و کسی با آنها کاری که ندارد بماند از اینکه سر آنها به چنین نمازی گرم باشد استقبال هم میکنند.
با عزاداری بدون بصیرت و شعور سیاسی کسی در عالم کار که ندارد بماند، پول قمه و راهاندازی چندین شبکه ماهوارهای - وصال و کلمه و ... - را هم میدهند.
اگر در یک اداره پنج گریه کن حقیقی سید الشهدا(ع) باشد من یقین دارم دیگر کارمندی در آن ادره به مردم ظلم نخواهد کرد چون آن پنج نفر علیه جور، قیام خواهند کرد.
سال قبل از حرکت به سمت کربلا فریاد حسین در منا بلند شد که چرا کسی به داد مریضها و فقرا و بیچارگان نمیرسد؟ چرا حکومتی ها ظلم میکنند؟ و...
من و تو که برای این حسین گریه میکنیم ؛ تعریفمان از حسین چیست؟ نکند بعد مظلومیت او در ذهنت بر ابعاد عدالتخواهی و شجاعت و رشادتش غلبه پیدا کرده باشد!
اشک تلطیف کننده به تنهایی به درد نمیخورد باید اشک آتش جهنم خاموش کن بریزیم و الا کوفیان هم برای حسین گریه کردند و زینب فرمود خاک بر سر این گریههایتان!
مرحوم آایت الله بهجت میفرمود نگویید میروم روضه بگویید میروم کربلا.
باید با روضه ها کربلا راه بیاندازید باید شکل شهر تغییر کند باید روز عاشورا از خانه ها بیرون بریزید و فریاد بزنید باید اربعین با جمعیتتان وبا استقامتتان، عشقتان را به رخ ابرقدرتهای دنیا بکشید.
مرحوم امام فرمودند اگر آقایان داخل منازلشان مینشستند و زیارت عاشورای صد لعن و صد سلام می خواندند مکتب حفظ نمیشد ؛ مکتب هیاهو و هزینه میخواهد.
خدا میداند خدا چه انتظاراتی از گریه کنان حسین دارد.
تا از ظلم و فساد صحبت میکنم زود ذهنت متبادر به رفتن سوریه و مدافعان حرم نشود به برکت خون شهدا فعلا آن طرف خبری نیست منظورم ظلم و فساد دوستان و هم قبیله ای ها و همشهریان خودت است.
نه آقا من جلوی داعشی ها جان میدهم اما حاضر نیستم بین اینهایی که گفتید امر به معروف و نهی از منکر کنم. میخواهم بینشان زندگی کنم. اصلا به حرف نمیکنند.
خوب نکنند! مگر قیام امام حسین موجب شد حکومت حق برپا شود وظلم ریشه کن شود؟!
تو وظیفه ات را انجام بده. تحقق صد در صدی آرمانهای حکومت حق فقط در زمان ظهور و حکومت امام زمان ارواحنا فداه است ولی حسین به آموخت تا آن زمان بیکار ننشینیم ودست روی دست نگذاریم.
حالا این وسط تحریم میشویم، اسیر میشویم، فقیر میشویم، آسیب میبینیم، جانباز میشویم، شهید میدهیم...
خوب بشویم اینها را که حسین و زینب هم مبتلا شدند چیز غیر قابل پیش بینی نیست اصلا لازمه امربمعروف و نهی از منکر، شهید امربمعروف و نهی از منکر داشتن است.
گمان نکنید زینب یک دفعه ای در کربلا غافلگیر شد. چرا و با چه منطقی زینب شرط ضمن عقد میکند که هرجا حسین رفت باید با او باشم و فرزندانم هم همراه من باشند؟! زینب برنامه ریزی کرده و او خوب میداند که ظلم ستیزی این چیزها را هم دارد.
وقتی فاطمه زهرا س آن پیراهن دست بافت را به دست زینب میسپارد چه استدلالی برای او آورده وبا چه توضیحی زینب را آماده روزی که پیراهن به درد میخورد کرده؟!
پس زینبی شدن، نشستن بر چشم زینب(س) کبراست گه چون خدا را در نظر دارد همه چیز را در محضر او زیبا میبیند و این زیبابینی نیاز امروز و هر روز جامعه اسلامی است ... لبیک یا زینب(س)
برگرفته از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید مصطفی هاشمی محجوب / دهه اول محرم