در مورد تاریخ کتابخانهها و قدمت فرهنگ کتاب و کتابخوانی در یزد حرف
بسیار زدهاند و مقاله و کتاب بسیار نوشتهاند؛ از کهنترین کتابخانههای
یزد، که برخی از آنها در فهرست کهنترین کتابخانههای جهان جای
میگیرند، تا وضعیت کنونی کتابداری یزد (و متأسفانه نه کتابخوانی یزد) که
در ایران و در مقایسه با بسیاری از شهرهای جهان استثنایی است. تعداد بسیار
زیادی کتابخانه فعال در یزد کنونی حاضر هستند و کتابهای بیشماری را
در اختیار مردم شهر قرار دادهاند و در مقابل کتابخانههای زیادی نیز در
یزد هستند که حالا تنها ارزش تاریخی دارند و دیگر کاربری آنها به شکل
کتابخانه نیست و میشود با احیا و مرمت از آنها به شکل موزه استفاده
کرد.
کتابخانه به معنای واقعی
در این مقاله قصد نداریم به تاریخ کتابخانههای یزد بپردازیم و موضوع
صحبت تنها کتابخانه وزیری است. اما لازم است به یک نکته در مورد گذشته
کتاب و کتابداری اشاره کنیم تا اهمیت کار آیتالله وزیری قابل درک باشد.
کتابخانههای پیشین عموماً کتابخانههایی کوچک با تعدادی محدود کتاب
بودند که گاهی تعداد آنها از 100 جلد تجاوز نمیکرد. این مجموعهها شامل
کتابهایی خطی بودند که ارزش مادی بسیار بالایی داشتند و از بعضی از آنها
تنها یک یا چند نسخه موجود بود. در این کتابخانهها کتابهای نادر در
اختیار دانشجویان و دانشپژوهان قرار میگرفت که همین موضوع بخشی جذاب از
فرهنگ یزد را تشکیل میداد. در مقابل آیتالله وزیری کتابخانهای با ابعاد
بسیار بزرگ درست کرد که به معنای امروزی کتابخانهای عمومی بود و نه
ابزاری کمکآموزشی. پیش از این اقدام علم دوستانه در شهر یزد
کتابخانهای با 1600 عنوان کتاب وجود نداشت. برای همین باید این شخصیت
را پدر کتابداری مدرن یزد بدانیم.
مختصری از زندگی وزیری
مرحوم وزیری در سال 1274 شمسی در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدر وی
«آمیر سید مهدی وزیری» بود که خود از نوادگان یکی از مراجع تقلید یزد بود.
مادر مرحوم وزیری را نیز از نوادگان آمیر سید ریاضالدین یزدی، از عرفای
بنام دانستهاند. پدرش را خیلی زود از دست داد. اما مادر وی باسواد بود و
مقدمات نوشتن و خواندن و نیز قرآن را نزد مادر فراگرفت. بعد دروس سطح را در
مدارس مختلف و زیر نظر علمایی برجسته خواند. او به مرحوم بروجردی، مرحوم
حسین قمی و شیخ عبدالکریم حائری اردات بسیار داشت و از آنها برای وعظ و
خطابه رهنمود میگرفت. مرمت و بازسازی مسجد جامع کبیر یزد یکی از یادگارهای
بینظیر این بزرگوار بود. وی که در جریان مبارزات انقلاب اسلامی نیز بسیار
مؤثر بود، یک سال پیش از پیروزی انقلاب، در سوم اردیبهشت ماه از دنیا رفت
که مزارش در کنار یادگار با ارزشش یعنی کتابخانه واقع شده است.
حکم احتکار علم
مرحوم وزیری علاقه بسیاری به کتاب و مطالعه داشت. او مجموعهای شخصی مشتمل
بر 1600 عنوان کتاب جمعآوری کرده بود که در زمان خود مجموعهای بزرگ به
حساب میآمد. معروف است که این کتابها را در بخشهایی از خانه مانند زیر
سرداب پنهان کرده بود تا سالم و در امان بمانند. او حکم فقهی احتکار را
میدانست و واقف بود که این کار شرعاً حرام است اما راهی نیز سراغ نداشت که
بتواند کتابها را از سرداب بیرون بیاورد تا عموم مردم بتوانند از آنها
استفاده کنند. با دیدن کتابخانه غلامعلی رئیس این ایده به ذهنش خطور کرد و
کتابها را در کتابخانهای عمومی در دسترس عموم گذاشت.
تعمیم یک فرهنگ
بعد از تأسیس کتابخانه وزیری، کار متوقف نشد. وی برگههایی تهیه و آنها
را بین شهروندان یزدی توزیع کرد تا هر کس اگر کتابی در خانه دارد که خوانده
نمیشود، آن را به کتابخانه اهدا کند.
به اعتقاد وی انبار کردن کتاب و نخواندش گناه شرعی بود. چرا که شاید در
همان زمان جوینده علمی به آن کتاب نیاز داشته باشد و به سبب احتکار دستش به
کتاب نرسد. در واقع در اندیشه او خوانده شدن، بخشی از حقوق کتاب است که بر
گردن صاحب کتاب قرار دارد. مردم از این فرهنگ پسندیده بسیار استقبال کردند
و دیری نگذشت حجم کتابهای موجود در کتابخانه ده برابر شد. سنت اهدای
کتاب به کتابخانه وزیری هنوز هم ادامه دارد. «علی باقرزاده» شاعر یزدی
نزدیک به 12 هزار جلد کتاب به این مجموعه اهدا کرده است. کتابهای بسیاری
از بزرگان دیگر شهر نیز پس از مرگ بر اساس وصیت به همین کتابخانه اهدا
شده و این روال همچنان پابرجاست.
آینده نگری و نگاه مدیریتی
وقتی تعداد کتابها بیشتر شد، کتابخانه دیگر فضای کافی برای قرار دادن کتابها نداشت.
برای همین لازم بود فضای کتابخانه تغییر کند و گسترش بیابد. آرزوی او
این بود که این کتابها خوانده شوند و هرگز به دنبال ساختن انبار کتاب
نبود. برای همین قرار شد کتابخانه از ضلع شمالی به ضلع شرقی انتقال پیدا
کند. اما او فضایی با گنجایش کتابهای موجود نساخت. کتابخانه جدید
میتوانست 100 هزار جلد کتاب را در خود جای دهد. به توجه به این که مرحوم
وزیری اهل اسراف نبود میشود پذیرفت که او در اندیشه گسترش حرکتی بود که
آغاز کرده بود و میدانست رشد کتابخانه متوقف نخواهد شد. در این ساختمان
900 متری جدید، 150 نفر به طور همزمان میتوانستند به مطالعه کتاب
بپردازند. از کتابهای خطی نادر گرفته تا نسخههای چاپی، همه و همه در
اختیار مردم یزد بود و تأثیر بسزایی در رشد فرهنگ و علم در این شهر داشت.
قرآن و کتابخانه وزیری
وزیری برای قرآن احترام ویژهای قائل بود و کتاب خدا در کتابخانه او
جایگاه خاصی داشت. داستانی معروف وجود دارد که شخصی یهودی قرآن 600 سالهای
را به قیمت 300 تومان خریده بود و میخواست آن را به عنوان کالایی عتیقه
از کشور خارج کند.
مرحوم وزیری وقتی از موضوع باخبر شد دو راه پیش پای آن فرد گذاشت. یا
کلامالله را 10 درصد گرانتر از قیمت خرید به کتابخانه بفروشد و یا وی
در نماز جمعه حل مشکل را به دست مسلمین بسپارد. فرد یهودی قرآن را به قیمت
330 تومان به وی فروخت. نکته جالب در مورد این داستان آن است که وزیری در
نهایت انصاف هم سود خریدار را در نظر گرفت و هم کتاب مذکور را در کشور و در
یزد نگاه داشت که یادگاری نفیس و باارزش است. او بیش از 150 نسخه خطی
بسیار ارزشمند از قرآن و کتب گرانقدر دیگر را جمعآوری کرد. یکی از
ارزشمندترین نسخههای موجود در کتابخانه کتاب خطی نزهت الانفاس است که
1208 سال قدمت دارد. کتاب سعدی 600 ساله و دیوان حافظ مربوط به دوران صفویه
نیز از دیگر آثار با ارزش در این مجموعه است.
وقف کتابخانه
کتابخانه وزیری با آن تعداد کتاب چاپی و خطی و چاپ سنگی که داشت به سرعت در
سراسر ایران معروف شد. به خصوص مکاتبات و دیدارهای حضوری وی با علما و
دانشمندان و محققان در این شهرت بسیار مؤثر بود. اما در نظر حکومت وقت یک
کتابخانه مستقل با مالکیت شخصی تعریفی نداشت. به همین دلیل وزارت فرهنگ و
هنر وقت خواست که کتابخانه تحت نظارت این وزارتخانه در بیاید. این
مساله و به خصوص آینده کتابخانه بسیار برای آیتالله وزیری مهم بود اما
نمیدانست چه طور سنگ بنایی که گذاشته را از دست حکومت در امان بدارد. به
خصوص که امکان داشت برخی از کتابها پراکنده شود و نسخههای عتیقه به خارج
از ایران برده شود.
شهرداری یزد و دانشگاه تهران نیز از متقاضیان مالکیت کتابخانه بودند.
به گفته خودش یک شب که به نجف اشرف رفته بود در خواب امام علی (ع) را دید
که راه حل را پیش پایش گذاشت. او کتابخانه را وقف آستان قدس رضوی کرد و
چون کتابخانه وقف شده بود دیگر کسی نمیتوانست مالک آن باشد و یا دخل و
تصرفی در اموال آن بکند. در سال 1349 با این ایده هوشمندانه وی کتابخانه
را از هر گزندی ایمن کرد. به همین دلیل حالا کتابخانه از موقوفات آستان
قدس به شمار میرود.
وضعیت کنونی
حالا این مرکز، بزرگترین کتابخانه موجود در شهر یزد و یکی از 5
کتابخانه بزرگ ایران به شمار میرود. در این کتابخانه از بیش از 4800
جلد کتاب خطی، 6 هزار جلد کتاب چاپ سنگی و 235 هزار جلد کتاب چاپی نگهداری
میشود که برخی از این نسخهها بسیار با ارزش و نادر هستند.
حالا این کتابخانه با زیر بنایی 6300 متری، علاوه بر مخزن جداگانه برای
نسخههای خطی، چاپی و چاپ سنگی، دارای
تالار مطالعه،
تالار تحقیق،
تالار
اینترنت، مرکز اطلاع رسانی، بخش مرمت نسخههای خطی، سالن نمایش و امکاناتی
دیگر است. علاقهمندان میتوانند در روزهای غیر تعطیل از 7:30 صبح تا 19:30
به برخی از نادرترین کتابها در تنوعی باورنکردنی دسترسی داشته باشند و یا
از موزه کتابخانه بازدید کنند. امروزه این یادگار باارزش سید وزیری
همه چیز دارد و هر روز هم بر امکانات و داراییاش افزوده میشود.
سیستم امن ضد حریق و ضد زلزله کتابها را از گزند بالایای طبیعی به طور
کامل محفوظ میدارد. تنها چیزی که شاید بشود گفت در این کتابخانه کم است
شمار بسیار زیاد کتابخوان تشنه علم است و رفت و آمد کسانی که به دنبال
نسخهای خاص میگردند. مگر نه آن که کتابخانه بنا شده بود تا کتابها
نخوانده باقی نمانند؟ مگر وزیری تمام تلاشش را نکرد فقط و فقط برای گسترش
علوم و فرهنگ؟ حالا کتابهای خوانده نشده، احتکار نشدهاند. اما این حجم
کتاب بدون خواننده مصداق بارز اسراف است؛ اسرافی که میتوانید با خواندن
چند صفحه کتاب جلویش را بگیرید. سختی این کار به مراتب کمتر از کاری بود
که مرحوم وزیری در حق یزد انجام داد.