سالی که گذشت؛ سال اقتصاد مقاومتی ـ اشتغال .. عملی نامیده شد. به لحاظ درک ماهیتی اقتصاد مقاومتی و جهتگیری اشتغال از آن که پاشنه آشیل نظام اسلامی شده است.
در سالی که روزهای آخر را میگذراند؛ بلایای آسمانی که از هر کدام نمونهای هم داشتیم؛ در جمع از بلایای زمینی کمتر بود. زلزله با اینکه صدا و تکانش به تهران هم رسید؛ کسانی را تکان نداد و بیدار نکرد که باید میکرد. سیل و غبار و آلودگی هوا؛ زلزله و بارندگی، اندک بلاهایی بودند که جمعا در کنار بلاهای زمینی و انسانی مثل قاچاق و اختلاس و ربا و بیکاری به چشم نیامدند. یا آمدند و نتوانستند مشکل اشتغال را کمرنگ کنند. اعتراضاتی که فرصت بروز یافتند تا مشکلات اقتصادی را یادآوری کنند؛ اما به سرعت سیاسی شدند هم، وقتی به آرامش رسید باز هم نتوانست آرامش و بیدغدغهگی عدهای را به هم بزند. اقدامات دولت اما همچنان ضدتورم محور است. در گزارش اخیر رئیسجمهور محترم هم بیش از هر چیز کنترل نرخ تورم خودنمایی میکرد. اقدامی که خوب است؛ اما آنقدر ناکافی که ابعاد مثبتش به چشم نمیآید؛ زیرا درد زیادی را درمان نمیکند. مثل سفرهای که فقط ماست در آن مهیا شود و نه از نانی که بتوان با آن میل کرد نشانی است و نه از آبی که بتوان با آن گلویی تر کرد. ماست شده است زینت سفره و نه از لوازم رفع نیاز گرسنگی تورم بیماری بدی است برای اقتصاد و مبارزه با آن و کنترل آن هم پسندیده است. اما تورمی که فقط به خاطر عدم عرضه پول کنترل میشود و سیاست شدیدا و بیسابقه انقباضی را نمایندگی میکند به غیر از آمار دادن به کار دیگری کمتر میآید. اگر پیمانکارانی به خاطر عدم پرداخت دولت و شهرداری و غیره توان پرداخت هزینهها و حقوق را نداشته باشند تا به واسطه عرضه پول تورم کنترل شود؛ همان سیاستی است که دلار را محو میکند تا گران نشود یا در سالهای ابتدایی انقلاب با بازار سیاهش مبارزه میشد تا نتواند گرانیاش را به رخ بکشد. منحنی فیلیپس در اقتصادد کلان مثل الفبا است در دروس دیگر مثل داستان ساده و تکراری عرضه و تقاضا و اثرش بر قیمت. همین قدر ابتدایی و البته کار راهانداز. همه میدانیم که براساس منحنی فیلیپس، تورم اشتغالزاست. و رکود ضداشتغال. اقتصادی که شعار سالش اشتغال است؛ نباید هدف نهاییاش کنترل تورم باشد. ای کاش تورم باشد و صنعت و کشاورزی امیدوارانه و فارغ از ترس فروش، سرمایهگذاری و اشتغال ایجاد کنند. تورمی که مهار شود؛ اما پولی نباشد تا کالای عرضه شده را بخرد؛ چون اشتغالی نیست؛ به غیر از آمار دادن به چه کاری میآید؟ البته ما عادت داریم امتیازاتی را که داریم؛ نبینیم و به امید به دست آوردن امتیازاتی که هنوز نداریم؛ آن را از دست بدهیم. ناشکری نمیخواهیم بکنیم و از همین هم بمانیم. اما تورم تنها همان است که میگویند مردم آن را احساس نمیکنند و ما به زور میخواهیم تفهیم کنیم که نرخ تورم کنترل شد و با کنترل گرانی فرق میکند. کاش تورم کنترل میشد و شغل هم ایجاد میشد. طبق منحنی فیلیپس این تقریبا در اقتصادهای شبیه ایران غیرممکن است. بنابراین بهتر است بگوییم کاش اشتغال ایجاد میشد حتی با تورم. این هدف اقتصادی البته غیرواقعگرایانه نیست. ممکن است اما نه به سادگی کنترل تورم و نه بدون مبارزههایی کاملا شفاف و رانت گریزانه قاطع قاطع به میزانی که چارهای جز آن نبینی به میزانی که آهن داغ با دست عقیل کرد. اشتغال بدون مبارزه با قاچاق امکانپذیر نیست. اقتصادمقاومتی و اشتغالزا بدون سیاستهای صحیح صادراتی ممکن نیست. سیاستهای صادراتی بدون سیاستهای گمرکی ضدرانت و ضد نور چشمی امکان ندارد. اقتصاد مقاومتی بدون مبارزه با پولشویی ممکن نیست. و ربا که جنگ با خداست تا متوقف نشود و به دست عوامل دامن زدن به آن، آهن گداخته نزدیک نشود؛ حل نمی شود. دولت به نظر میرسد؛ این میزان تاکیدی که مقام معظم رهبری بر اقتصاد مقاومتی ـ اشتغال در عمل داشت و دارد؛ برای ایجاد اشتغال؛ به رفع رکود بپردازد که ضد تورم است و البته تنها با سیاستهای پولی انقباضی و انبساطی هم قابل دستیابی نیست. پولی که جاری نمیشود آبی است که نبودش جز خشکسالی را نوید نمیدهد؛ نامش حتی اگر مبارزه با تورم باشد. اما وقتی هم که جاری میشود باید مراقب بود که سیلی نشود که آن هم به کار زراعت نمیآید و جز خرابی آثار مفیدی ندارد. مشکل اقتصاد، رودربایستیهای سیاسی است. در لیبرالیزم اقتصادی و نظام سرمایهداری؛ قوانین با کسی شوخی ندارد و نه رودربایستی هر کی در هر مقام در برابر سود بایستد؛ دشمن است. در حالی که در نظامهای هدایتی و غیرلیبرال، رانتها و رودربایستیها و مصلحتهاست که کمر حکومت را میشکند. لیبرالیزم معاویه بیدردسر حکومت میکند. اما مبارزه با رانت خواری، سه جبهه خودی بزرگ برای حکومت اسلامی ایجاد میکند. بدتر از این هر دو شل دادن حکومت اسلامی در ارزشها و اصول برای رسیدن به امنیت و آرامش، سرمایهداری طبقاتی معاویه است. خسر الدنیا و الآخره! این پایان سالی، کام را تلخ نکنیم. همین که این را فهمیدیم انشاءا... در سال آینده با آن مبارزه می کنیم و انشاءا... با تجربهای که از صدر اسلام داریم؛ پیروز میشویم. زیرا میدانیم باختن مثل علی (ع) بهتر است از بردن مثل معاویه و از هر دو برتر، ماندن علی در حکومت و راندن حکومت معاویه ... سال خوبی داشته باشیم.
منبع:ولایت قزوین