به گزارش تابناک خراسان رضوی، در هفته گذشته چند اتفاق فرهنگی و غیرفرهنگی رخ داد:
- اوائل هفته گذشته تبلیغات جُنگ طنزی که قرار است در سالن صبای صداوسیمای خراسان رضوی برگزار شود، در رسانهها منتشر شد. شناخت این گروه و محتوای برنامههای آنها کار دشواری نیست و با مراجعه به پایگاه اینترنتی آپارات دهها کلیپ از کارهای آنها قابل مشاهده است.( نه صرفا کلیپی که متولیان این برنامه مدعی پاستوریزه بودن آن را دارند!)
- در روزهای اخیر مطلبی از حجة الاسلام محمدحسن حائری شیرازی درباره «جایگاه موسیقی در فقه وسیره مواجهه امام راحل با این مقوله» منتشر شد که در انتها تاکید شده بود: در بحث موسیقی هم باید مواظب بود با احتیاطات مردم علی الخصوص جوانان را به دین بدبین و دین را در نظر ایشان دشوار و غیرفطری جلوه ندهیم.
- پنجشنبه شب - یعنی همین دیشب - هم سالار عقیلی و همسر هنرمندش مهمان «خندوانه» بود؛ فرهیختهای که حتی درخواست رامبد جوان برای جمله سازی با کلمات بیربط، را هدفمند پاسخ داد وقتی گفت که یاد خاطرهای از ملکالشعرای بهار افتاده ؛ که در محفلی ادبی فردی به ملکالشعرا میگوید باید با چهار کلمه آینه، ارّه، کفش و غوره بداههگویی کنید و رباعی بسازید. ملک الشعرا هم سریع این رباعی را میسراید که: چون آینه نور خیز گشتی، احسنت - چون ارّه به خلق تیز گشتی، احسنت / در کفش ادیبان جهان کردی پای- غوره نشده مویز گشتی احسنت.
***
خوب است به یاد داشته باشیم که
همسر خواننده محبوب (سالار عقیلی) که نوازنده چیرهدستی است، در کنسرتی که اواخر دیماه سال گذشته در طرقبه (و نه مشهد) برگزار شد، از سن پایین آورده شد! و اجازه حضور روی سن و نواختن پیانو نیافت.
اما قرار است روز عید سعید فطر فردی روی سن سالن صبای صداوسیمای خراسان رضوی آنهم با مجوز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور یابد که هنرش! بیادبی و تقلید و رقص و ... است.
اوائل اسفند سال گذشته کنسرت
علیرضا قربانی هم که قرار بود در گلبهار (و نه مشهد) اجرا شود، لغو شد.
اما قرار است فردا و در روز عید بندگی فردی روی سن سالن صبا ظاهر شود که اگر بیرون سالن و مثلاً در شب چهارشنبه آخر سال جوانی حرکات او در برنامههای قبلی این گروه را انجام دهد، قطعا دستگیر خواهد شد!
الحق که وقتی فضایی برای پرواز سیمرغ نباشد، مگس میداندار میشود و بازار بنجلفروشان در غیاب هنرمندان گرم؛ هنگامیکه این شهر پذیرای علیرضا قربانی، حسامالدین سراج، سالار عقیلی و محمد اصفهانی و ... نیست، باید منتظر لودگانی باشیم که روی نمایشهای تخت حوضی (روحوضی) را سفید کردهاند و با بینزاکتی و پردهدری و رقاصی و تقلید از خوانندگان لسآنجلسی و بالیوودی تلاش در جذب مخاطب دارند.
مسئولان گرانقدر فرهنگی شهر و استان، بهویژه اعضای گرامی شورای فرهنگ عمومی استان، به هوش باشند که وقتی از ارائه کالای مرغوب فرهنگی – هنری ممانعت میشود و فضای مناسبی جهت عرضه آن فراهم نمیآید، عرصه برای متقلبان بنجلفروشی محیا میشود که متاع عاریتی و کمقیمت خود را عرضه کنند. آنکه در این میان بیش از همه آسیب میبیند و متضرر میشود، مصرفکننده این کالای تقلبی است که هم بهای کالای اصل را پرداخته و هم پسرفت کرده است. کسانی که برای نفع مادی خود سطح توقع و انتظار فرهنگ شهر و ذائقه هنری شهروندان را تا حد
تقلید از خوانندگان لسآنجلسی و رقاصی بدکاران و بدنامان تنزل میدهند، به فرهنگ و هنر این شهر خیانت میکنند، و آیا به راستی کسانی که دانسته یا ندانسته ، نام این کار را «ادخال سرور فی قلوب المومنین» مینهند، اگر جاهل نباشند ؛ سفسطه باز یا شیّاد نیستند؟!