اين مطلع يادداشت «سیدامیر زکیپور» مستندساز و کارشناس ارشد مدیریت رسانه است كه در ادامه با اين جمله كه «به راستی سالمند کیست؟» ادامه ميدهد: سالمندی که از آن با واژههایی نظیر پیری، سالخوردگی، کهنسالی، فرتوتی و غيره یاد میشود، مرحلهای جدید از زندگی است که پس از تولد، طفولیت، نوجوانی، جوانی و میانسالی فرا میرسد که به عقیدهی روانشناسان بالای 60 سال را سالمند گویند .
در این سن گرچه قوای بدن تحلیل رفته، ولی خِرد و تجربه به حد اعلای خویش رسیده و کولهباری از سخنان حکیمانه و انبوهی از تجربیات در او نهفته است .
سالمند را اکرام کنیم؛
در دین مبین اسلام بسیار به اکرام پدر و مادر و حقوق و احترام سالمند تأکید شده است؛ در سوره اسرا به فرزندان سفارش شده است که مبادا در دوران پیری و سالمندی کمترین اهانتی به والدین روا کنید و با لحنی زننده و نامناسب که رنجش آنها را بر میانگیزد سخن گویند و احترام آنان را به جا نیاورند.
فردی در مورد سوره اسرا از امام جعفر صادق(ع) پرسید و آن حضرت فرمودند که مراد از آن آیات این است که نگذاری مجبور شوند نیازهای خود را طلب کنند بلکه خود در تأمین نیازهای آنان پیش قدم باشی و در مصاحبت و معاشرت آنان روشی پسندیده داشته باشی و جز به محبت به آنان ننگری و آنان را حتی به صدای بلند نیازارید.
توصیههای پیشوایان دینی پیرامون حفظ حریم و رعایت شان والدین چنان است که این حق حتی پس از مرگ والدین نیز برگردن فرزندان است که از جانب پدر و مادر صدقه و نماز بخوانند و یا حج بگذارند و روزه بگیرند .
سالمند از نگاه روانشناس؛
بُعد دیگر بررسی سالمند از حیث روانشناسی است. آنچه امروز جامعه ما با آن گرفتار است ناشی از بحران فرهنگی و بیهویتی و انقطاعی است که با پیشینه خود پیدا کرده است، خانه سالمندان شکل وارداتی و سرد و بیروح به خود گرفته که بسیار نگران کننده است و نگرشی مخرب بنیان خانواده و اجتماع را به طور جدی مورد تهدید قرار داده است .
یادمه سر کلاس از دانشآموزان دبستانی پرسیدم که اگه پدربزرگ پیرتون مریض شد، چکار میکنید؟ تو اون کلاس 30 نفره فقط یک نفر گفت که او را دکتر و بیمارستان میبریم و از او مراقبت میکنیم تا خوب شود. بقیه دانشآموزان یک صدا گفتند که او را به خانه سالمندان میبریم. دنیایی از غم و افسوس و حسرت بر سرم ریخت که کجاییم و فرزندان ما چه از ما آموختهاند؟
چنین نگرشی تعادل و توازن جامعه را برهم میریزد و سایه اخلاق و پایبندی به ارزشها و سلامت روحی و روانی اجتماع را به خطر میاندازد. نقش سالمند از نظر روانشناسی بسیار مهم و حساس است و حتی از نظر علمی هم ثابت شده است که میزان علاقهمندی نوهها به پدربزرگ و مادربزرگها امری کاملاً غریزی و برخاسته از طبیعت انسان است که نباید سرکوب شود .
دنیای امروز؛
در جهان امروز گرچه دسترسی افراد به اطلاعات و پیشرفتهای شگفتانگیز تکنولوژی، گسترش رسانه و ارتباط بسیار زیاد شده است اما خلاء تجربه، پختگی یک فکر و ایده پدر و مادر و یا یک سالمند در زندگی امروز کم رنگ دیده میشود و نیاز به خِرد و تجربه این افراد بزرگترین کمبود زندگی جوانان امروز به شمار میآید. حال مگر یک سالمند به جز احترام و همدردی و توجه چه میخواهد؟ چگونه میتوان یک سالمند را در کنار خود راضی نگه داشت؟
حقوق سالمندی را به دو گونهي حقوق مادی و حقوق معنوی ميتوان بیان کرد، حقوق معنوی او این چنین است که پروردگار متعال میفرمایند: «به پدر و مادرخود نیکی کنید هرگاه یکی از آنان به سن پیری رسید اف به آنان مگو و بر سر ایشان فریاد مزن و آنان را از خود مران و با سخنان محترمانه با آنان سخن بگو و با تواضع و مهربانی رفتار کن و بگو پروردگارا برایشان رحمت فرما همانگونه که آنان در کوچکی مرا تربیت و بزرگ کردهاند.»
و حال حقوق مادی ایشان؛ برای کمک به سالمند در خانواده لازم است که به نحو کافی تغذیه و لباس، مسکن و اسباب معالجهشان در صورت بیماری فراهم شود و نسبت به رعایت حالشان هیچ کوتاهی نشود و بستر آرامش در جامعه برایشان محیا شود که متأسفانه دیده میشود یک سالمند هنوز برای امرار معاش خود به سختی کار میکند ـ چه بسا در اماکنی که دور از شأن یک سالمند است ـ تا به یک رفاه نسبی برسد.
چای آوردن پدر پیری در یک اداره و یا تمیز کردن اتاق کار ما توسط کسی که 40 سال از ما بزرگتر است حکایت از همین مشاغل را دارد و درد این جاست که کمکم قبح احترام به بزرگتر از بین میرود. براستی چرا یک سری مشاغل محیا نمیشود برای سالمندی که هنوز نیاز مالی دارد و یا اصلا نیاز مالی ندارد و به خاطر سرگرمی و حضورش در جامعه احساس نیاز میکند که هم شأن وی حفظ شود و هم ما یادمان نرود که چه کسانی برای ما زحمت کشیدهاند و در آینده چه خواهیم شد و از همه مهمتر سلامت روانی جامعه حفظ شود. هر چند که گفته ميشود برای جوانان کار نیست چه برسد به سالمندان!! که آن هم جای بسی تأمل و تدبیر دارد.
سخن در بحث سالمندی زیاد است اما یک جمله آن هم اینکه ما هم سالمند خواهیم شد. پس به گونهای با سالمندمان رفتار کنیم که دوست داریم در آینده با ما رفتار کنند، امید است سالمندان جامعهمان در کمال آرامش و مراقبت در فضایی گرم و دلنشین در کنار ثمرههای یک عمر زحمت، جوانی و سختی که به جانشان خریدند تا ما به اینجا برسیم این مرحله از زندگیشان را سپری کنند.