آنچه که در زیر آورده شده است یادداشت ارسالی مخاطبان تابناک کهگیلویه و بویراحمد است و این سایت محتوای آن را تایید یا تکذیب نمی کند. شما هم می توانید نظر خود را در تایید یا تکذیب این مطلب بیان کنید.
" جر زنی های عظیم خودرو "
نردبان این جهان ما و منی ست ؛
عاقبت، این نردبان افتادنیست !!
لاجرم، هرکس که بالاتر نشست ؛
استخوانش سخت تر خواهد شکست !!!
اینجانب، سرهنگ پاسدار، دکتر داورپناه، به همه افرادی که قصد خرید خودرو از شرکت ها رو دارند خواهش میکنم قبل از خرید فقط به تبلیغات روزنامه ای و مطبوعاتی توجه و بسنده نکنند؛ و کمی در سایت های مختلف جویای خوشنامی و یا بدنامی شرکت مورد نظر خود باشند، کاری که ما نکردیم و دودی که به چشم مان رفت !!
اختصاصا" شرکت "عظیم خودرو " مدنظر بنده است که متاسفانه خود نیز ازفریب خوردگان این شرکت هستم.
سطور اول را بدین جهت نگاشتم که بدانید هر کسی باشید و از هر موقعیت شغلی و درجه علمی هم که برخوردار باشید، باز هم ممکن است مقهور و مسحور زبان بازی ها و کلاهبرداری های مجموعه عظیم خودرو واقع شوید، چون اینها در امور خلافشان فوق العاده حرفه ای عمل میکنند!
و عجیب تر از همه اینست که چنین شرکت معلوم الحالی که آوازه بدنامی و بدقولی و شیادی اش گوش ایران رو پرکرده است و هر سایتی را که باز میکنی بسم الله اش با کلاهبرداری این شرکت آغاز شده است، چگونه اجازه ادامه کار و توسعه طلبی روز افزون می یابد !!؟
این شرکت پشتش به چه کسی یا کسانی و به چه چیزی گرم است که بی امان می تازد و خلاف پشت خلاف و کلاه، روی کلاه میگذارد !!! و برخی را نیز کلاه از سر برمیدارد
!!! "عظیمی" به شخص من گفت که شماها با هر درجه علمی، مثل یک کودکی پنج ساله پای قراردادهای من را امضاء میکنید!! کمی که فکر کردم دیدم راست میگوید!! از علل عمده ایجاد این زمینه برای اغواگری، اعتمادی است که ما مردم، به دولت و مراجع عالی نظارتی و قضائی داریم و بدین باوریم که اگر خلافی در کار بود پس با ایشان برخورد میشد! که البته "زهی خیال باطل!!"
قانون اگر هست برای من و توی بی پناه و بی کس و مردم عادیست !! کنترلهای فرار مالیاتی و گیر بازارهای قضائی و نظارتی اگر هست برای شمای خوارو بار فروش و دمپائی فروش و معلم و کارمند و من نظامی و فلان راننده و قصاب است، نه برای آن فرد "عظیمی " که مالک برندهای متعدد هست و نه برای جزایری ها و بابک زنجانی ها...
اینان راه های فرار مالیاتی را از بر هستند و مشاورین و وکلای قدری نیز در همین راستا دارند.
در کشورهای پیشرفته مثل کانادا وسوئد و دیگر کشورها هر فرد از یک میزان مشخصی، درآمد بیشتری نمیتواند داشته باشد و از آن بیشترش مشمول مالیات هفتاد درصدی و بالاتر میشود تا جائی که کسی اضافه بر نیازش کار نمیکند، ولی آیا اینجا چنین است !!؟
و آیا مسئولین مالیاتی جناب سید کامل تقوی و همکاران زیر مجموعه اش خبر دارند که جناب "عظیمی" با پولهای مردم که گاها"تمام و یا بخش اعظمی از دارائی شان است در قالب قراردادهائی که هیچگاه منتج به نتیجه نمیشود و فقط با سود پول مردم، که بعد از پایان قرارداد و مجبور کردن فرد به انصراف، یکسال دیگر باید با دوندگی از طریق هیئت حل اختلاف و... احیانا" نقد گردد!! بی آنکه ریالی سود پول به مشتری تعلق گیرد! دلار روی دلار میگذارد و با عقد قرارداد با شرکت های درجه چندم چینی برای مونتاژ خودروهای بی کیفیت و صرفا"، ظاهر قشنگچینی، سلامت جان و مال مردم رو بخطر بیندازد و خود را هی روز بروز بالا و بالاتر بکشد؛ بی آنکه مالیاتی شامل حالش شود !!!
این فقط بخش کوچکی از تخلفاتی است که ما افراد عادی و غیر متخصص اقتصادی متوجهش میشویم و الی ماشاء ا... از این نمونه خلاف ها در این شرکت!! و خوب است بدانید یکی از شگردهای این شرکت اینست که با قراردادهای بظاهر رنگ و لعابدار و پرزرق و برق اما با تمام مفاد یکطرفه بنفع خود ولی در لفظ محاوره ای کارشناسان و مشاورین پورسانتی خود چنان برای خریدار، بهار سبزی میکننند که تو گوئی مفاد قرار داد به شوخی و از سر تفنن نگاشته شده است!!!
از شگردهای دیگر این شرکت نشان دادن یک جدول خودروئی دلخواه شما در زمان اخذ مشاوره برای خریدتان است ولی در زمان تنظیم و امضای قرار داد در اتاق جانبی اتاق قرارداد، به بهانه تنظیم فرمها و... ، جدول یک خودروی ضعیف تر علی الخصوص از سال گذشته که خودش امتیاز مونتاژ خودروئی چینی بنام "ساوانا" رو گرفته است، جدول مربوط به این خودرو را در لابلای فرمهای قراردادش میگذارد و جالب توجه اینکه در زمان امضاء قرار داد، با حرافی و احتمال قطع سیستم وحرفهای مشغول کننده جوری به شما القاء میکند که همه چیز در قرار داد بنفع شما قید شده و فقط زود امضاء کنید تا سیستم بسته نشده و این شانس بزرگ را از دست نداده اید که از فلان طرح استثنائی و ویژه شرکت بهره مند باشید (که با ترفندهائی هر شب میگویند امشب شب آخر و این ساعت هم ساعت آخر این طرح است و....) و... امضاء را که از شما گرفتند دیگر کسی پاسخگو نخواهد بود !!!
از آن کارمندان شیرین سخن و وعده های طلائی شرکت دیگرخبری نیست!!! سود مشارکتی که قرار بوده هرسه ماه یکبار به حساب شما ریخته شود، ریخته نمیشود !!! و در جواب شما میگویند نگران نباشید، همه سود شما در پایان قرار داد، محاسبه و از مانده بدهی شما کسر میشود؟
نکته مهم در اینجا اینست که مبلغی که باید بحساب شما واریز شود تا سودش عاید شما شود را در اینجا، شرکت با زیرکی !!! هرچه تمام تر به جیب خود میزند، تا روزی که برای شما دعوتنامه ارسال میشود.
قسمت جذاب داستان از اینجا آغاز میشود که با توجه به بزرگی و گستردگی فضا و مکان دفتر مرکزی، برای هر فرد در یک زمان مجزا و در اتاقی مجزا و با کارشناسی مجزا دعوتنامه ارسال میشود و دام پهن میکنند تا شما از من و من از شما و دیگری از ما مطلع نباشد که هر کدام چه کلاهی سرمان رفته است !!! صدایتان به هیچ کجا نمیرسد!!! چون دیگر از آن وعده ها و وعده دهنده های مشاور و مدیر شعبه ثبت نامی هم خبری نیست !! اصلا" نمیدانی دادت را برسر چه کسی باید بزنی !!؟ و چگونه!!؟ و خود را همچون ابوذر در صحرای ربذه بی کس و بی پناه و بی صاحب و بی پشتیبان میبینی !!!
علیرغم آنکه بیش از پانصد نفر پرسنلی در اطرافت هستند که هر روزه شاهد و ناظر دادهای فراوانی در این "بیدادگاه عظیم " هستند، و سر زیر برف میکنند و خود را شریک تخلفات مالی و صعود مدیرشان به قله های مالی و ریالی میکنند؛ اینجا دیگر طرف شما زیر همه حرفهای دوستان قبلی خود میزند و میگوید ما طبق مفاد قراردادی که امضاء کرده اید عمل میکنیم !! در صورتی که حداقل در مورد همان واریز سود برای شماطبق مفاد عمل نشده است !! لای قرار داد را که باز میکنند و با کمال تعجب میبینید جدولی را که با زرنگی به امضاء شما رسانده اند، مربوط به خودروی چینی "ساوانا"ست !!!
درحالی که پس از ده ماه از قراردای که به زعم خود برای اپتیما یا النترا و یا سانتافه ثبت نام کرده اید به یکباره ساوانای چینی و قراردادتان "تو زرد" از آب در می آید !!! در صورتی که شما با هزینه ثبت نامی آنزمان میتوانستید حتی خودروی دلخواه بهتری نقدا" بخرید !!
نکته بسیار جالب توجه تر اینکه اگر زیر بار ظلم شان خفه شدید که فبها! وگر نه در بندهای بعدی قرارداد کاری به سر شما می آورند که به انصراف با اخذ چهارده درصد سود که آنهم اگر بدهند تازه بعد از یکسال دیگر دوندگی و شکایت به حل اختلاف و دادگستری و از کار و زندگی افتادن شما منهای تمام اعصابی که دراین مدت از شما خورد شده است !! و پول شما اینبار بدون هیچ سودی در دست شرکت است، درست مثل آن چهل و پنج روزی که درصورت انصراف در قرار دادشان قید شده است؛
و اما بخش زیباتر داستان اینجاست که اگر به تمام خواسته هایشان تن دادید و دم بر نیاوردید که رهایت میکنند ؛ ولی امان از آن روزی که همچون بنده صدایش را در آورید و در کانالی یا سایتی مطلبی بنویسید و یا شکوائیه ای داشته باشید !! که تهدیدهای جناب عظیمی و جناب احدی مبنی بر به زندان انداختنت و فلا فلان کردنت در پشت در بسته دفتر مدیر شرکت شروع میشود !!
اینبار با ترفندی مزدورانه تر و به بهانه اینکه مدیر شرکتی که تا بحال تحت هییییچ شرایطی اجازه دیدارش را نمیدادند، حالا دلسوز شما شده است و برایتان وقتی تنظیم نموده است تا به دیدار و ملاقاتش بروید تا سوء تفاهم پیش آمده را مرتفع کند !! ولی خوبست بدانید که این تازه اول کار است !!
بیشتر بخوانید:
در این جلسه مدیر محترم شرکت شخصا""بامسئول حراست و یا حقوقی شان شرکت میکنند و شما را تهدید میکنند که چون دستشان به جاهای بالاتر وصل است و زورشان میرسد و میچربد، اگر بخواهید در محاکم و سایت ها و فضای مجازی و صدا وسیما فریاد تظلم خواهی سر بدهید در واقع سرت را می دهی !! و می سپاریم تا به زندانت بیفکنند و از کار بیکارت کنند و پروانه کاری ات را باطل کنند وچه و چه و چه !!! خلاصه اینکه یا خفه شو و بمیر!! یا اینکه اگر بخواهی با ما در بیفتی و صدایت درآید، می میرانیمت !!!
راست میگویند اینقدر پول از قبل قراردادهای من و امثال شما با این ترفندها کسب کرده اند که میتوانند با همان پولها و با خرید افرادی شخص را از صحنه بدر کنند و حتی از نفس کشیدن محروم کنند !! و برای همچین اشخاصی چه اهمیتی دارد زندگی دیگران !!؟؟
مهم آنست که خودشان بتوانند شانه های من و شما را پله های ترقی ظاهری خود کنند و مالک برندهای متعدد دیگری بغیر از عظیم خود رو و رستوران های زنجیره ای ملورین و واسپاری عظیم خودرو و و و ...بشوند اخیرا" هم که برند "عظیم شهر" و در نهایت شاید "عظیم کشور " !!! و شاید هم "عظیم دنیا"!!! را طی و تصاحب کند !!
خدایت هدایت کند "عظیم" و روزی به این درک برسی که اگر مالکبرند "عظیم دنیا " هم بشوی، آنچه در نهایت نصیب تو و همه ماها خواهد شد گوری است، به وسعت نیم در یک و نیم متر، آنهم شاید با کفنی عاریتی و صدقه سری دیگران و نه حتی از طرف بستگان و فرزندانی که دین خود را برای ساختن دنیایشان سوزاندیم !!!
آیا هیچ شبی قبل از خواب بمدت ده ثانیه به این فکر کرده ای که اگر آه یکی از این مظلومین بگیرد و ذره ذره آن پولهای بناحق خورده خرج دوا ودرمان بیماری های لاعلاج خود و فرزندانتانتان شود که همچون قراردادهایتان منتج به هیچ نتیجه مطلوبی نشود !!
به کدامین خدایی پناه میبری و ازش استمداد میطلبی که در زمان سلامتت هیچگاه به حضورش در بالای سرت توجه نکردی ویا اهمیتی ندادی !! و لحظه به لحظه بر سر بندگانش ظلم و ستم روا داشتی !!؟؟
کوچکترین همه شما مردم ایران
دکتر داورپناه
تهران - بیست و چهارم مهرماه نود وهفت