علیرغم تلاشهای ناکام صورت گرفته توسط دستگاههای متولی درامر کاهش خودکشی دراین استان ، کارشناسان این حوزه عوامل ناشناخته ای نظیر برگزاری انتخابات را در کاهش آسیبهایی نظیر خود کشی در استان ایلام موثر می دانند که این موضوع در جای خود قدری تامل برانگیز است!
کد خبر: ۲۱۰۶۲۹
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۹ 11 April 2016
سالهاست که موضوع افزایش آسیبهای اجتماعی در جامعه ونگرانی های ناشی از فراگیر شدن وگوناگونی آن ومهمتر از همه تاثیرات متعدد آن بر ارکان مختلف جامعه،  جایگاه ویژه ای را در برنامه ریزی های کلان کشوری به خود اختصاص داده است ؛ بنحوی که دستگاههای متعددی در سطح کشور ،مقوله شناسایی عوامل تشدید آسیبهای اجتماعی وراهکارهای علمی وعملی برای کاهش آن را دردستور کار جدی خود قرار داده اند.

به گزارش تابناک ایلام،درسالهای اخیر ،آسیبهای اجتماعی در نقاط مختلف کشور به اشکال گوناگون اما با شدت وحدت متفاوتی  بروز وظهور کرده وبخشهای متعددی از  جامعه را با خود درگیر کرده است .دراین مدت،نقاط مختلفی از  کشور به صورت مشترکی با آسیبهایی نظیر اعتیاد،طلاق ،خودکشوی ونزاع و...مواجهه بوده اند؛ این در حالیست که مقوله "خودکشی"بعنوان یکی از مظاهر بسیار مهم آسیبهای اجتماعی ،در استان ایلام با شدت بیشتری خود را نمایان کرده است بنحوی که چندین سال است این استان از نظر میزان نرخ خودکشی ، رتبه نخست کشوری را به خود اختصاص داده است.
نمودار نرخ اقدام به خودکشی در سه دهه گذشته در ایران نشان می‌دهد که نرخ اقدام به خودکشی از دهه ۶۰ تا ۷۰ رشد چشمگیر و بی‌سابقه‌ای داشته است. این نرخ همچنین از دهه ۷۰ تا اوایل دهه ۸۰ روند صعودی را پیموده ولی از اواسط دهه ۸۰ به بعد، در یک سیر نزولی نرخ اقدام به خودکشی کاهش یافته تا بالاخره در دهه ۹۰ به نرخ ثابتی می‌رسد.

اما نرخ خودکشی در استان ایلام شانزده برابر نرخ کشور در سال ۹۱ (۴/۵) است به طوری که این استان با نرخ (۷۱/۹)، بالا‌ترین نرخ خودکشی در جهان را دارد. بعد از ایلام، نرخ اقدام به خودکشی در چهار استان لرستان (۸/۴)، کرمانشاه (۸/۲)، سمنان (۷/۶) و کهکیلویه و بویراحمد (۷/۵) وضعیت مطلوبی ندارد.

اما دراین بین نکته ای که بیشتر حائز اهمیت است ،وجود دستگاههای متعددیست که به موازات شکل گیری وشیوع آسیبهای متنوع اجتماعی در کشور وبه تبع آن استان ایلام ،سالهاست با صرف هزینه ای فراوان در امر مقابله با آسیبهای اجتماعی به فعالیت مشغولند ولی در عمل بجای کاهش محسوس آسیبهایی نظیر خودکشی دراستان ایلام ،متاسفانه کماکان این نرخ درحال رشد است وبا رشد فزاینده ای، این استان را در موضوع "خودکشی" به رتبه ای جهانی رسانیده است!

این درحالیست علیرغم تلاشهای ناکام صورت گرفته توسط دستگاههای متولی درامر کاهش خودکشی  دراین استان ، کارشناسان این حوزه عوامل ناشناخته ای نظیر برگزاری انتخابات را در کاهش آسیبهایی نظیر خود کشی در استان ایلام موثر می دانند که این موضوع  در جای خود قدری تامل برانگیز است!

علی موسی‌نژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام معتقداست:نگاهی به روند مسأله خودکشی در استان ایلام نشان می‌دهد که در سال‌هایی که انتخابات برگزار می‌شود، تعداد اقدام به خودکشی در مقایسه با دیگر سال‌ها به میزان قابل‌توجهی کاهش می‌یابد و این کاهش عمدتاً در ماه‌هایی صورت می‌گیرد که فعالیت‌های انتخاباتی به صورت غیررسمی شروع می‌شود و این سیر نزولی تا تقریباً دو ماه پس از پایان فعالیت‌های انتخاباتی ادامه پیدا می‌کند. حال، می‌توان پرسید که آیا بین انتخابات و کاهش خودکشی در استان ایلام رابطه وجود دارد؟ و اگر بتوان بین این دو پدیده رابطه‌ای یافت، با چه سازوکارهایی می‌توان این رابطه یا جریان تأثیرگذاری را توضیح داد؟

انتخابات اگرچه پدیده‌ای سیاسی است اما پیامدهای آن از حوزه سیاست فراتر می‌روند. این امر در استان ایلام که فرهنگ سنتی ایلی حتی در میان اغلب شهروندان دانشگاه رفته‌اش نیز از قدرت و مقبولیت برخوردار است، خودش را بیشتر نشان می‌دهد.
بر این اساس اظهارات این کارشناس اجتماعی ،انتخابات از طریق افزایش احساس ارزشمندی، یکپارچگی، امیدواری، آموزش برخی مهارت‌ها، تخلیه هیجانی و بازتوزیع برخی منابع مطلوب به کاهش آسیب‌های اجتماعی نظیر خودکشی کمک می‌کند.
لذا می‌توان نتیجه گرفت که هرچه زمینه مشارکت شهروندان در فعالیت‌های انتخاباتی (و نه فقط رأی دادن) بیشتر فراهم شود، می‌توان به تأثیرگذاری انتخابات بر کاهش خودکشی امیدوارتر بود. آنچه به ویژه در انتخابات اخیر؛ احساسات شهروندان را جریحه‌دار کرد و بر میزان مشارکت آن‌ها تأثیر منفی گذاشت، تکیه صرف بر معیارهای ایدئولوژیک و سیاسی و عدم توجه به سوابق اجرایی در بررسی صلاحیت نامزدها بود که موجب شد از یک‌طرف، راه برای کاندیداتوری خیل عظیم دارندگان مدارک دانشگاهی که بسیاری از آن‌ها حتی فاقد سابقه اداره یک واحد اداری کوچک بودند، باز شود؛ و از طرف دیگر؛ برخی از افراد مجرب دارای سوابق مدیریتی، انگیزه کاندیداتوری پیدا نکنند.
 آنچه در عمل مشاهده کردیم، حذف گسترده شمار زیادی از اعضای دو گروه مذکور به بهانه رد صلاحیت و عدم احراز صلاحیت بود.
درنتیجه، آنان که مجوز ورود به میدان انتخابات را دریافت کردند، عمدتاً افرادی میان‌مایه بودند که هریک به دلیلیا دلایلی قادر به تأمین نظر شهروندان و ایجاد انگیزه در آنان جهت حضور فعالانه در انتخابات نبودند.
 این امر هم بر میزان مشارکت تأثیر منفی گذاشت و درعین‌حال موجب تضعیف نقش و تأثیر قبیله گرایی و توجه بیشتر به ملاک‌های سیاسی از سوی قشر تحصیل‌کرده در امر انتخابات شد؛ نکته‌ای که در ابتدا قابل پیش‌بینی نبود!

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار