به گزارش تابناک، چهار سالن اصلی تئاتر اصفهان همواره تا پاسی از شب برنامه داشتند و جالب اینکه سالنها در هر سانس جایی برای سوزن انداختن نداشتند. این در حالی است که جمعیت اصفهان در آن روزگار یک سوم جمعیت فعلی بود. تئاتر اصفهان روزگاری در ایران یکهتازی میکرد و مانند نوری درخشان در کشور روشناییبخش بود، اما امروز چراغهای تئاتر این شهر دیگر تا پاسی از شب که روشن نیستند هیچ؛ حتی سویی برای روشن ماندن ندارند، چراکه مدتهاست کشتی افتخارات تئاتر اصفهان به صخرههای عدم شناخت فرهنگ توسط مدیران فرهنگی برخورد کرده و در حال غرق شدن است. ندای دلسوزان نیز به جایی نمیرسد، گویی آنها مانند غریبگان در جزیرهای دور افتادهاند که کسی صدایشان را نمیشنود.
تئاتر انحصاری
محمدعلی میاندار از پیشکسوتان تئاتر اصفهان با خندههای معنادار و بغضهای چندین ساله مانده در گلو در گفتوگو با ایسنا، از وضعیت تئاتر اصفهان میگوید:متأسفانه تئاتر اصفهان امروز در سه سالن فرشچیان، سوره و تالار هنر خلاصه شده و همه نمایشها از این سه کانال حمایت و اجرایی میشود.
او میافزاید:همه این سالنها نیز متعلق به عدهای خاص است و کارگردانان، نویسندگان و گروههای خاصی میتوانند در آن اجرا داشته باشند و قطعاً تماشاگر عام کمتر به دیدن چنین اجراهای تئاتری خواهد رفت.
این پیشکسوت تئاتر با تأکید بر فرهنگسازی در مورد تئاتر اصفهان، میگوید: اگر فرهنگسازی نشود، همین مقدار بسیار اندک تماشاگر را نیز از دست خواهیم داد. اگر امروز میبینیم تئاتر خوبی در اصفهان به روی صحنه نمیرود، صرفاً دلیلش کمکاری یا نبود اجرای خوب نیست بلکه مشکل اصلی، هزینههای گزاف در مقابل درآمد پایینی است که به گروههای هنری و تئاتری پرداخت میشود و به همین دلیل گروه تئاتر نمیتواند، متن، موسیقی، طراح صحنه و بازیگر قوی به کار بگیرد.
میاندار با اشاره به کمبودهای فعلی تئاتر اصفهان و عدم رسیدگی به این هنر در این شهر میافزاید: اصفهان در روزگاری نه چندان دور "آقای ایران" در هنر تئاتر شناخته میشد و شخصی همچون ارحام صدر گاهی یک تئاتر را تا شش ماه به روی صحنه میبرد. در حالی که هر شب سالن اجرای تئاتر مملو از جمعیت بود، اتفاقی که در تئاتر "بینظیر" محسوب میشود.
اوبا بیان اینکه هنرمندان تئاتر اصفهان روزگاری بزرگترین و مهمترین مسایل را در قالب تئاتر ارائه میکردند، میگوید: وقتی شش ماه چراغ یک تئاتر خصوصی هر شب روشن میماند نشان از عشق و علاقه و اعتقادی بود که هنرمندان به کار خود داشتند.
تئاترهایی که چراغ شبهای اصفهان بودند
این پیشکسوت تئاتر اصفهان با اشاره به اینکه بیشتر تئاترهای اصفهان از گونه نمایشهای تجربی بود، ادامه میدهد: اینکه چرا اصفهان روزگاری اینگونه در عرصه تئاتر ایران یکهتازی میکرد و میدرخشید دارای علل متعددی است.
میاندار اضافه میکند: اول اینکه وسایل ارتباط جمعی وجود نداشت و خبری از اینترنت و موبایل و کامپیوتر و... نبود. دومین دلیل این جذابیتهایی بود که در نمایشهای آن زمان وجود داشت و مردم را به سمت تئاتر میکشید. این مهمترین دلیل رونق تئاتر آن روز بود.
او تأکید میکند: تئاترهای اصفهان به دو دسته جدی و عام تقسیم میشدند. تئاترهای جدی برای افراد خاص نمایش داده میشد، اما تئاترهای عام آن دسته از تئاترهایی بودند که "چراغ شبهای اصفهان" نام داشتند و شبهایی که اصفهان در خاموشی فرو میرفت، چراغ این سالنهای تئاتر همواره روشن بود. در این نمایشها مسایل جاری مردم، مشکلات و موانع زندگی به صورت طنز و کمدی انتقادی بیان میشد.
عدم شناخت مدیران فرهنگی تئاتر را فلج کرد
این پیشکسوت تئاتر اصفهان میگوید: مشکلاتی که در این سالها تئاتر اصفهان را فلج کرده است، عدم شناخت مدیران فرهنگی از مقوله تئاتر است. حتی گاهی برخی از آنها تئاتر را هنری دردسرساز نامیدند، چراکه فکر میکردند پس از اجرای یک تئاتر باید پاسخگوی هزار ارگان باشند که چرا فلان حرفها گفته شد؟
میاندار میافزاید: حتی متوجه شدیم مدیران دیگری هم وجود دارند که اصلاً آرزو میکنند، تئاتری در اصفهان وجود نداشته باشد و برخی مدیران اجرایی نشدن تئاتر در اصفهان را برای خود افتخار میدانستند. زمانی که در تهران این مدیران زیر سوال میرفتند جوابی برای مشکلات نداشتند و برکنار میشدند.
او تأکید میکند: بیشک وضع فعلی تئاتر اصفهان از عدم شناخت کافی یک مدیر از مقوله فرهنگ به وجود آمده و نگاه کنید که این موضوع چه لطمهای میتواند به فرهنگ و هنر یک جامعه بزند. داشتن مدیری لایق به ویژه در حوزه فرهنگی قطعاً نعمتی است که در برخی از شهرهای کشور وجود دارد. حتی مدیرانی در کشور داریم که خودشان پای ثابت نمایش تئاتر و از بینندگان آن هستند.
جای خالی دانشگاه تئاتر در اصفهان
این پیشکسوت تئاتر اصفهان به قصه غم انگیز هنرجویان تئاتر اصفهان اشاره میکند و میگوید: افسوس و صد افسوس دارد که در شهری با این سابقه تئاتری زندگی کنی، اما امکان اجرا نداشته باشی! مجبور شوی بار سفر ببندی و به تهران عزیمت کنی. به سختی وارد گروهها شوی و مأیوس و زخم خورده از تئاتر برگردی. یک هنرجو با این وضعیت قطعاً چنین رشتهای را ادامه نخواهد داد.
میاندار ادامه میدهد: این شهر با آن سابقه فرهنگی و هنری نیازمند مدیری است که فرهنگ، موسیقی و هنرمند را درست بشناسد. اصفهان آرزوی چنین مدیری دارد و باید مسوولیت به چنین فردی سپرده شود. چراکه اصفهان با این استعداد در تئاتر نیازمند سالن تئاتر در خور و از آن مهمتر نیازمند دانشگاه تئاتر است. چراکه مدتهاست دانشگاه تئاتر سوره تعطیل شده است.
مسوولان به فرهنگ اصفهان بها دهند
او با تأکید بر اینکه اصفهان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی است، پس باید مسوولان استانی برای فرهنگش بها دهند، میگوید: روزگاری در همین اصفهان بازیگر سینما و تئاتر، و موسیقیدان و... از وزارت فرهنگ حقوق ثابت داشتند و در واقع به نوعی استخدام بودند.
انبوه مشکلات تئاتر اصفهان سوالات بسیاری را به فکر متواتر میکند. اینکه چه شد هنری که از نظر تعداد بازدید کننده در بحث گردشگری میتوانست در کنار میدان نقش جهان و چهلستون اصفهان قرار بگیرد، اینگونه با بیمهری مواجه شد؟ چه شد هنری که اصفهان مهد آن و پایتخت آن بود امروز در اصفهان جایگاهی ندارد و از سه سالن باقی مانده آن فقط گاهی یک تئاتر نمایش داده میشود. سوالاتی که باید جواب آن را از مدیران فرهنگی این سالهای استان پرسید.