به گزارش «تابناک»؛ از تهران که به سمت قم خارج شویم، کمی بعد از خروجی فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره)، دریاچهای قرار گرفته که کمتر جلب توجه میکند و از این روی، برای بسیاری ناشناخته است؛ دریاچهای که هرگز به درد آب تنی هم نخورده و از این روی، نتوانسته راه رهگذران بسیار پرشمار این مسیر را به سمت خود کج کند و در اذهان عموم جای گرفته و شناخته شود.
دریاچهای که تصور بسیاری بر این است که «فصلی» است و هر ساله خشک میشود و بر مبنای این باور، خشک شدن آن در روزهای اخیر هم چندان محلی از اعراب ندارد، ولی ظاهرا این بار اوضاع فرق دارد و این فرق چیزی نیست که بتوان از کنارش به سادگی گذشت. کاهش بارانهای فصلی و خداحافظی با برفهای زمستانی، این دریاچه قدیمی را به کانون ریزگردهای نمکی تبدیل کرده که ممکن است به زودی درباره شان زیاد بشنویم.
درباره بحرانی سخن میگوییم که در پی خشکسالیهای متوالی و احتمال تبدیل این دریاچه به شوره زار در ماهها و سالهای پیش رو خودنمایی میکند. بحرانی که اگر بروز و نمود بیابد، میتواند در وهله نخست فرودگاه بین المللی امام خمینی را تحت الشعاع قرار دهد و در روند جاری آن اختلال آفرینی کند؛ اختلالی بزرگ و البته پر هزینه.
درباره فرودگاهی سخن میگوییم که سال هاست بوی بسیار بد و مشمئز کننده در مسیر رسیدن به آن همگان را به ستوه آورده و ویترینی بسیار زشت پیش روی کسانی که به کشورمان سفر میکنند قرار میدهد. بوی بدی که سرچشمه آن به رغم هزینههای فراوان نامکشوف مانده، اما مسئولان قصد دارند با صرف هزینههای بسیار بسیار هنگفت آن را شناسایی کرده و رفع کنند.
ناگفته پیداست در قیاس با بوی بد و نامطبوع، بحران توفانهای نمکی بسیار پر هزینهتر و خطرناکتر به نظر میرسد، اما ظاهرا این خطر قرار نیست جدی گرفته شود؛ خطری که اگر بگوییم دست بالای آن میتواند اختلال در زندگی ساکنان پرشمار تهران و کلیه امور کشور باشد، سخنی به اغراق نگفتهایم، به ویژه که در امثال خوزستان و برخی نقاط دیگر کشور، آثار بی توجهی به خشکسالی و خشک شدن آبگیرها را دیدهایم.
معضلی که به نوعی در حاشیه دریاچه ارومیه نیز دیده میشود و درباره آثار سوء آن برای ساکنان مناطق مجاور هم اخبار فراوانی منتشر شده است؛ معضلی که این بار میتوان در ابعاد وسیعتر بروز کرده و بسیاری از ساکنان تهران، قم و حتی شهرهای دیگر را بیازارد یا دچار مشکلات جدی کند؛ مشکلاتی که تا ظاهرا بروز نکنند، قرار نیست جدی گرفته شده و برای رفعشان تدابیری در دستور کار قرار گیرد.
این را میشود از بی توجهی به خشک شدن دریاچه یاد شده دریافت که سید احمد شفیعی، معاون فنی سازمان حفاظت محیط زیست استان قم درباره اش میگوید: حوضه آبریز دریاچه نمک بیش از نیم قرن است بر اساس برخی فعالیتهای انسانی دچار آسیب شده و اگر این روند ادامه یابد در آینده نزدیک مهمترین کانونهای سیاسی، اجتماعی و صنعتی کشور که درقلب ایران قرار دارد با بحران انتشار گرد و غبار ناشی از خشک شدن دریاچه نمک رو به رو میشود.
وی میافزاید: به نظر میآید طی چند سال اخیر، سرعت تبخیر آب در دریاچه نمک قم افزایش یافته و این بسته به عواملی، چون کاهش سطح آب، عدم بارشهای فصلی، افزایش عملیات عمرانی و حفر چاههای عمیق در اطراف این دریاچه است و اگر نتوانیم شرایط احیای این دریاچه قدیمی را آماده سازیم، باید نظاره گر خشک شدن این دریاچه باشیم.
تذکرهایی که گویی تنها کارکردشان ثبت در تاریخ است و بس، چون تجربه نشان داده تا موضوعی در کشورمان به شرایط بحرانی و حیاتی نرسد، هیچ فرد یا مسئولی به آن توجه نمیکند؛ رویهای که بر اساس آن، مرگ دریاچه نمک قم و نظاره گر بودن آن امری معمول و تکراری است و واکنش نشان ندادن مسئولان به آن، طبیعی! غیرطبیعیترین رفتاری که برایمان طبیعی و روزمره شده و چه بسا بهتر است پیش از هرکاری برای رفع آن تدبیری بیندیشیم!