تابناک ایلام:بیگمان شاعران، نویسندگان، دانشگاهیان و روزنامه نگاران باید پیش قراول حفظ هویت زبان مادری به عنوان یک مسولیت وتعهد بی بدیل فرهنگی باشند. اما دراین میان به لحاظ گستردگی و تنوع تولید محتواهای فرهنگی، نشریات محلی دوزبانه بیش از همه مراجع فرهنگی دراین زمینه میتوانند فعال، اثرگذارو جریان ساز باشند.
نظر به اهمیت فوق العاده زبان مادری و پتانسیلهای فرهنگی آن در کنار زبان رسمی کشور، باید اذعان کرد که تحکیم پایههای وحدت و همدلی ایرانیان با استفاده از فضای رسانهای و تقویت مشترکات فرهنگی و زبانی در مناطق کُردنشین به موازات تقویت وحدت اسلامی و ملی به مدد تولید محتوهای بومی در نشریات دوزبانه میسر خواهدشد و گسترش و آموزش این مقوله علاوه بر تدریس در مراکز علمی و آموزشی، باید از طریق مطبوعات محلی در سبد فرهنگی مردم قرار گیرد. از این روی پرداختن به این مهم و نقد و بررسی نشریات محلی دوزبانه با هدف بسط و ترویج فرهنگ بومی و به ویژه حفظ هویت زبان مادری، ضرورتی پژوهشی و بایسته است چرا که تاریخ مطبوعات معاصر ما بدون التفات به استعدادها وکارکردهای مطبوعات محلی، پیامی فراگیر و قابل اعتماد نخواهد داشت. از سوی دیگر کافه کارشناسان و صاحبنظران علوم ارتباطات و رسانه براین مهم متفق القولاند که؛ مطبوعت محلی به عنوان میراث گرانسنگ فرهنگ بومی و آینه تمام نمای تحولات اجتماعی تلقی می گردد و اگر زبان، ادبیات، آداب و رسوم در زمره میراث معنوی و فرهنگی میگنجد بی شک مطبوعت محلی دوزبانه، باید به عنوان پژواک بهنگام ترین جلوه گاه این مؤلفه ها رسالت خودرا ایفا نماید.
زوان داڵگی شیرینە چۊ قەن
نیەزانم چۊ بڕێ دڵ دەێ قەنە نەن
دە ئیلام و دە کرماشان وە داخەو
مەرەز دێرن بڕێ، دە قەن پیەرز کەن
( سارایی، ظاهر)
ترجمه:
زبان مادری مانند قند شیرین است
و من تعجب میکنم که بعضی ها حاضرند از این قند بگذرند
متاسفانه در ایلام و کرمانشاه عدهی چون مرض قند دارند
از زبان شیرین کُردی که زبان مادری آن هاست پرهیز میکنند
داستان کوتاه "آخرین درس" یکی از مشهورترین آثار آلفونس دوده نویسنده نامدار فرانسوی است که طی آن وی وضعیت روحی کودکی را بیان میکند که طی سالهای سپری شده عمرش به اهمیت" زبان مادری " و ارزشهای فرهنگی و اخلاقی سرزمین خود پی نبرده اما اشغال میهن او به دست نیروهای دشمن وی را از خواب غفلت بیدار میکند که اگر زبان مادری را دربستر فرهنگ بومی تعمیق و استوار بخشد، شاید دشمن بتواند اندک زمانی خاک سرزمینش را تصرف کند اما هرگزنخواهد توانست فرهنگ و زبان مادری اش رابرای همیشه تصرف کند. براستی اینک درعصر کنونی، وظیفه بیداری مردم نسبت به فرهنگ و زبان مادری بردوش کیست؟کدام مرجع فرهنگی باید دراین عرصه خطیر ایفای نقش کند؟
وقتی صحبت از مطبوعات محلی میشود انتظار می رود استانهایی که زبان و نوشتار خاص خود را دارند مطبوعاتشان دوزبانه باشد، اما با نگاهی به روزنامهها یا هفتهنامههای کشور، شوربختانه غالب بخشها به فارسی نوشته شدهاند.
پژوهش ها و بررسیهای تاریخ مطبوعات ایران حاکی از آن است که ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻧﺸﺮﯾﻪ ﺩﻭ ﺯﺑﺎﻧﻪ ایران ﺑﻪ ﻧﺎﻡ «ﻻﭘﺎﺗﺮﯼ» (ﻭﻃﻦ) درﺳﺎﻝ 1293 ﻫﺠﺮﯼ ﻗﻤﺮﯼ، ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻭ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪه است در آن زمان کمتر کسی میدانست که ظهور مطبوعات دوزبانه درگذر زمان موثرترین عامل گسترش و تعمیق فرهنگ و ادبیات ایرانی خواهد بود. يكي از رسالتهاي مطبوعات دو يا چند زبانه تعميق فرهنگ اصيل يك كشور در خارج از مرز و بومهاي يك كشور و تعاملات عرصه بينالملل است؛ هرچند شايد اين موضوع بر افزايش تيراژ آنها چندان تأثيري نداشته باشد و فعاليت مطبوعات با زبان دوم در كشور هم نيازمند اخذ مجوز از معاونت امور مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است اما اين سوال وجود دارد كه انتشار مطبوعات دو زبانه در كشور ميتواند به يك ضرورت تبديل شود؟
نقش مطبوعات محلي در حفظ و انتقال زبان مادري
نظر به اهمیت فوق العاده زبان مادری و پتانسیلهای فرهنگی آن در کنار زبان رسمی کشور، باید اذعان کرد که تحکیم پایههای وحدت و همدلی ایرانیان با استفاده از فضای رسانهای و تقویت مشترکات در مناطق کُردنشین به موازات تقویت وحدت اسلامی و ملی به مدد تولید محتوهای بومی در نشریات دوزبانه میسر خواهدشد و گسترش و آموزش این مقوله علاوه بر تدریس در مراکز علمی و آموزشی، باید از طریق مطبوعات محلی در سبد فرهنگی مردم قرار گیرد به عبارتی دیگر، ضرورت دارد که رسانه ها و خاصه مطبوعات محلی با انتشار اخبار و تحلیلهای فرهنگی و اجتماعی و باز آفرینی فرهنگ اسلاف به زبان مادری، به توسعه فرهنگ و ادبیات بومی و استحکام و پاسداشت زبان مادری مجدانه و مسئولانه مبادرت نمایند. ازسوی دیگر اهتمام به این امر از زاویه ای دیگرقابل تامل است؛ آنجا که مطبوعه پژوهی در راستای تعمیق و حفظ زبان مادری در بستر مطبوعات محلی خواه قبل از انقلاب اسلامی و خواه بعد از آن، همواره مغفول و مستور مانده است. تحقیق و پژوهشی مستقل و موضوعی تاکنون صورت نگرفته است، بانک جامع مطبوعات و رسانههای محلی دوزبانه راهاندازی نشده و مرجعی خاص در ین حوزه به دست نیامده است. لذا از منظر صاحبنظران مطبوعاتی این امر یک خلاء محسوس در حوزه فرهنگی تلقی میشود.
از این روی پرداختن به این مهم و نقد و بررسی نشریات محلی دوزبانه با هدف بسط و ترویج فرهنگ بومی و به ویژه حفظ هویت زبان مادری، ضرورتی پژوهشی و بایسته است چرا که تاریخ مطبوعات معاصر ما بدون التفات به استعدادها وکارکردهای مطبوعات محلی، پیامی فراگیر و قابل اعتماد نخواهد داشت. از سوی دیگر کافه کارشناسان و صاحبنظران علوم ارتباطات و رسانه براین مهم متفق القولاند که؛ مطبوعت محلی به عنوان میراث گرانسنگ فرهنگ بومی و آینه تمام نمای تحولات اجتماعی است و اگر زبان، ادبیات، آداب و رسوم در زمره میراث معنوی و فرهنگی میگنجد بی شک مطبوعت محلی دوزبانه، باید به عنوان پژواک بهنگام ترین جلوه گاه این مؤلفه ها رسالت خودرا ابفا نماید.
• نقش و کارکردهای مطبوعات دوزبانه از دیدگاه صاحبنطران حوزه رسانه
مدیران مسیول برخی خبرگزاری ها، صاحبنظران علوم رسانه ای واساتید دانشگاهی معتقدند که مطبوعات هرچه به سوی زبانهای مادری گام بردارند، وسعت مانور و فضای باز دربرابر آن ها برای بیان دیدگاههای مردم محلی ایجاد خواهد شد لذا به اهمیت پرداختن به زبان مادری در مطبوعات محلی تأکید و توصیه دارند؛
"يكي از رسالتهاي مطبوعات دو يا چند زبانه تعميق فرهنگ اصيل يك كشور در خارج از مرز و بومهاي يك كشور و تعاملات عرصه بينالملل است؛ هرچند شايد اين موضوع بر افزايش تيراژ آنها چندان تأثيري نداشته باشد و فعاليت مطبوعات با زبان دوم در كشور هم نيازمند اخذ مجوز از معاونت امور مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است اما اين سوال وجود دارد كه انتشار مطبوعات دو زبانه در كشور ميتواند به يك ضرورت تبديل شود؟"( خبرگزاری ایسنا)
" شایسته و ضروری است که در ایران اسلامی که اقوام مختلف با زبانها و گویشهای متفاوت را در دل خود جای داده در حفظ و گسترش این زبانها بکوشیم و با اقداماتی همچون ایجاد نشریههای مختلف و ساخت برنامهها با زبان بومی در حفظ و تقویت این زبانها که پشتوانه عظیمی برای زبان فارسی است و باعث وحدت ملی میشود، گام برداریم" ( جعفری، محمدرضا)
از دیدگاه دکتر بشیر نژاد؛ مطبوعات اعم از روزنامهها و مجلات هراستان نیز میتوانند سهم عمدهای در انتقال نظرات و دیدگاههای زبان شناسان و جامعه شناسان به مخاطبان داشته باشند. علاوه بر آن، استفاده از زبانهای محلی در نگارش مطالب در مطبوعات، عاملی برای تقویت به کارگیری زبانهای محلی محسوب میشود، اين درحالي ست كه دكتر گرانمايهپور دغدغه مطبوعات حال حاضر را مخاطب عنوان میکند:
"اينكه زبان دوم، زبان بين المللي يا بومي يكي از مناطق كشور باشد، متفاوت است زيرا از اين طريق ميشود با قشر خاصي و طيف بيشتري ارتباط برقرار كرد گاهي اوقات اين تغييرات در ساختار اطلاعرساني برخي سايتها و يا حتي روزنامهها، نشاندهنده نگرشي مديريتي براي فراهم كردن فضاي مخاطب بيشتر و درآمدزايي شيوههاي ديگر است زيرا بعضي اوقات با تغيير ساختار صفحهبندي و محتواي مطالب روزنامه و استخراج نويسندگان متبحرتر و حتي بالا بردن انگيزههاي مادي و معنوي سعي ميكنيم هم به تيراژ اضافه شود و هم متفاوتتر از بقيه بود"
مدير مسئول روزنامه ايران ديلي درباره ويژگيهاي اين نوع روزنامهها دراظهارنظری گفته است:
" اصطلاحا در بحث چندزبانگي دو موضوع مطرح است كه يكي زبان دوم و ديگري زبان خارجي است كه زبان دوم مختص جوامعي است كه زبان خانه و خانواده آنها با زبان رسمي و دانشگاهي آن جامعه متفاوت است ولي بايد دانست كه زبان دوم براي برخي از جوامع به دليل مراودات بسيار خارجيها و توريسم، ميتواند زبان خارجي باشد"
با عنایت به ظهورشبکههای اجتماعی موبایلی و سهل الوصول بودن کانالهای خبری و اطلاع رسانی، انگيزه براي دو زبانگي از سوي برخي مدیران مطبوعات داخلي روز به روز در حال افزايش است، چرا که تنها راه گریز از شکست احتمالی و بحران مخاطب، پرداختن به تحلیلهای خبری و تولید محتواهای بومی و محلی از طریق نشریات دوزبانه است.
برخي تحليلگران ميگويند "بايد دانست فعاليت ايران در راستاي اين موضوع در كشورهاي منطقه ميتواند فرهنگ اصيل ايراني را به منصه ظهور برساند و دستدرازيهاي برخي كشورهاي عربي را كوتاه كند زيرا بسياري از مطبوعات ايرانيان فارسي زبان در خارج از كشور تئوريك و سياسي نيست بلکه در حوزه اسلامشناسي و ايرانشناسي است"
يكي ديگر از عوامل موفقيت يك مطبوعه چند زبانه به گفته دكتر گرانمايهپور ميتواند عدم شباهت اخبار زبان دوم روزنامه به زبان اول باشد تا با گستردگي خود بتواند يك احساس متفاوتي را در ديد مخاطبان خود به وجود آورد و بايد طبق آنچه تجربه نشان داده است نشريات دوزبانه بيشتر به اخبار بينالمللي و جهاني بپردازند و البته نگاهي هم به اخبار داخلي با يك رويكرد متفاوتري نسبت به زبان اول داشته باشند
در هر حال تمامي مطبوعات در آغاز شكلگيريشان مجوزي بر مبناي نوع زبان انتخابي آنها دريافت ميكنند كه اگر به هر دليل مطلبي را خارج از اين زبان به چاپ برسانند خلاف قانون عمل كردهاند زيرا انتشار مطبوعات با يك زبان جديد نيازمند اخذ مجوز از معاونت امور مطبوعاتي وزارت ارشاد است.
• نگاهی به مطبوعات محلی دوزبانه ( فارسی – کوردی)
• ایلام، کرمانشاه، کردستان
اولین نشریه ای که به زبان کردی منتشرشد «روزنامهی کردستان» نام داشت که در سال ۱۸۹۸ میلادی برابر ۱۲۷۷ هجری شمسی منتشر شد. این نشریه در مدت انتشار خود اخبار سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را پوشش میداد و گاه با تغییر سردبیران نشریه سیاستهای نشریه نیز تغییر میکرد. سردبیرانی که در روزنامه کردستان قلم زدهاند مقداد مدحت بدرخان، عبدالرحمن بدرخان و ثریا بدرخان بودهاند.
احمد قاضی برادر«محمدقاضی»مترجم شهیر ایرانی، متولد 1315مهاباد،سالیان متمادی با سختکوشی و مداومتی خاص، سردبیری نشریه "سروه" را برعهده داشت. تیراژ سروه در سالهای نخستین به دلیل استقبال زیاد مخاطبان به بیش از 15 هزار نسخه رسید كه این حجم تیراژ در دهه 60 و نیمه اول دهه 70 برای یك نشریه كردی بسیار زیاد بود، سروه در آن زمان در تمام مناطق كردنشین ایران، عراق و بخشی از تركیه توزیع میشد و تعدادی نیز از طریق پست پیشتاز برای كردهای مقیم كشورهای آمریكا، آلمان، سوئد، استرالیا و نروژ ارسال میشد
وی در گفتگو با روزنامه قانون در باره ژورنالیسم کردی گفته است:
روزنامه نگاری یا ژورنالیسم کردی در کردستان ایران تاریخ ویژه ای دارد، برای واکاوی تاریخ فعالیت مطبوعاتی و انتشار روزنامه در کردستان ایران باید ادوار تاریخی مطبوعات کردی را به سه دوره تقسیم کنیم؛ نخستین دوره مربوط به آغاز سده بیستم تا سال 1945 میلادی است. دوره دوم از 1945 تا پیروزی انقلاب اسلامیایران در سال 1357 هجری شمسی و دوره سوم نیز از سال 57 هجری شمسی تاکنون را شامل میشود. به عقیده من دوره یکم از زمان چاپ روزنامه «کوردستان موسته شاری» که در سال 1902 توسط گروهی از میسیونرهای آمریکایی - مسیحی به دو زبان کردی و انگلیسی چاپ و منتشر میشد - آغاز میشود. محتوای این روزنامه توسط میسیونرهای آمریکایی تهیه و در ساوجبلاغ مکری «مهاباد امروزی» توزیع میشد در حال حاضر مطالب انگلیسی این روزنامه توسط «حسن سیف قاضی»به کردی ترجمه و در مجله مهاباد چاپ میشود. بعد از روزنامه کوردستان موسته شاری، هفته نامه «کورد »در سال 1920 میلادی توسط «ملا محمد ترجانی زاده» در چاپخانه «غیرت» ارومیه چاپ و منتشر شد؛ بعضی از اشعار «سیف القضات»در این هفته نامه نیز چاپ شده است. این هفته نامه در حقیقت توسط «اسماعیل ئاغا سمکو»یکی از مبارزان کرد علیه رضا شاه منتشر میشد و بیشتر به بیان افکار و ترویج اندیشههای مبارزاتی اسماعیل ئاغا میپرداخت.
بعد از اتمام دوره یکم، دوره دوم روزنامهنگاری کردی که مصادف با سقوط رژیم رضا شاه است آغاز میشود. در این دوره شمار روزنامهها و هفته نامههای کردی دو چندان میشود که در این زمینه میتوان به نخستین انتشار روزنامه کردی «نیشتمان» به سردبیری«عبدالرحمن ذبیحی» اشاره کرد، . انتشار این روزنامه از سال 1941 آغاز و تا 1945 ادامه دارد در این روزنامه بیشتر به مباحث سیاسی- ادبی و تاریخ کردستان پرداخته میشد. بعد از نیشتمان، روزنامه «کوردستان»با محتوای سیاسی منتشر میشد؛ اعضای هیات تحریریه این روزنامه در طول هفته سه شماره از این روزنامه را چاپ وتوزیع میکردند. این روزنامه با مسئولیت دکتر «اسماعیل اردلان» به مدت دو سال به صورت مستمر از سال 1342 تا 1345 هجری شمسی در تهران چاپ و منتشر شد. بعد از این روزنامه، روزنامه دیگری با همین نام به سردبیری سید «محمد حمیدی» در مهاباد چاپ و در سراسر منطقه توزیع میشد. از این روزنامه 113 شماره چاپ و منتشر شده است. از دسامبر 1945 تا ژانویه 1946 میلادی نیز دو هفته نامه «کوردستان» در مهاباد به زبان کردی منتشر میشد که هم اکنون 16 شماره از این دو هفته نامه در آرشیو تاریخ مطبوعات کردی به ثبت رسیده است. چاپ سه شماره نشریه «گر و گا» ویژه کودکان به سردبیری ملا «قادر مدرسی» وانتشار چهار شماره «هه لاله»در بوکان به سردبیری ملا «حسن قزلجی» از دیگر مطبوعات کردی در آن زمان است. در نشریه هه لاله بسیاری از اشعار ماموستا هه ژار موکریانی چاپ شده است. چاپ وانتشار سه شماره نشریه «ئاوات»در مهاباد، نشریه «هاواری کورد»در سال 1945 و ماهنامه «هاواری نیشتمان» با محتوای ادبی، سیاسی و اجتماعی به سرپرستی«صدیق انجیری آذر» از دیگر نشریات آن دوران است. چاپ و توزیع یک شماره از روزنامه سیاسی «ریگا» در سال 1948 در مهاباد ، چاپ 19 شماره نشریه «خورنشین» توسط «عبدالحمید معرفت» و دکتر «وکیلی»در تهران در سال 1332 هجری شمسی، چاپ هفته نامه کوردستان در سال 1348 به سردبیری«عبدالحمید بدیع الزمانی»با همکاری «محمد صدیق مفتی زاده»در تهران، چاپ دو شماره از ماهنامه «با غستان» با محتوای فرهنگی و ادبی و دو زبان کردی - فارسی در سال 1952 میلادی توسط اداره کل انتشارات و تبلیغات ایران از جمله نشریات کردی دوره دوم است.
در بررسی دوره سوم مطبوعات کردی که از سال 1357 زمان پیروزی انقلاب اسلامیایران تا کنون را شامل میشود میتوان به چاپ و انتشار تعداد زیادی از نشریات پر محتوای کردی اشاره کرد. در این مقطع از تاریخ آزادی بیان برای چاپ نشریات به زبان مادری براساس اصل 15 و 19 قانون اساسی گسترش یافت. در دوره سوم باید به تحلیل و آسیبشناسی دو نوع مطبوعات کردی از جمله نشریات دانشجویی در دانشگاههای سراسر ایران و نشریاتی که با مجوز هیات نظارت بر مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامیایران منتشر میشدند و یا میشوند، پرداخت. نخستین روزنامه کردی در دوره سوم بعد از پیروزی انقلاب اسلامیدر سال 1359 بهنام «گرشه کوردستان» به سردبیری«محمد صالح ابراهیمی»در تهران منتشر شد که از این روزنامه تنها 9 شماره چاپ و توزیع شده است. انتشار هفت شماره از نشریه سیاسی- فرهنگی «ده نگی کورد»به سردبیری«فرشاد شاد» و انتشار 16 شماره نشریه «بروسکه» به سردبیری «صادق وزیری»در تهران، تا زمان آغاز مجله «سروه»از جمله مهم ترین روژنالیسم کردی در دوره سوم به شمار میرود.
انتشار 54 شماره فصلنامه «ئاونه» در سال 1368 به سردبیری«محمد کمانگر» در تهران، فصلنامه «زربار» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «عادل محمدپور» در مریوان، نشریه «تیشک» با مسئولیت آقای «جهانی»در مریوان، انتشار 20 شماره نشریه «ئامانج» توسط سازمان تبلیغات اسلامیایران، هفته نامه «آبیدر»به مدیر مسئولی «محمد رضا رحیمی» و سردبیری «بهرام ولدبیگی» در دهه 70 که تنها 186 شماره از آن چاپ و منتشر شد بخشی دیگر از تاریخ مطبوعات کردی در دورهسوم را تشکیل میدهد.
در سال 1379 فصلنامه «فرهنگ کردستان» توسط فرهنگ و ارشاد اسلامیانتشار یافت که تاکنون 10 شماره از آن چاپ و توزیع شده است. مجله «مهاباد» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی احمد بحری، «آوای کردستان» به مدیر مسئولی محمد حسین اصغرنیا، «اخبار کردستان» به مدیر مسئولی و صاحب امتیازی رضاخضری، هفته نامه «ئاسو» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی حسین احمدی نیاز، «کوردستان» به صاحب امتیازی انستیتو کرد تهران و سردبیری بهرامولدبیگی، «زمانه وان» به صاحب امتیازی انستیتو کرد، نشریه «ویرا» به مدیر مسئولی کامران رحیمیدر سال 1381 در ایلام، «ئاشتی»به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی برهان لهونی، هفته نامه «هاوار» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولیهاشم هدایتی، «روژ هه لاَت» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی عبدا. . . سهرابی، «کرفتو» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی لیلا مدنی، از جمله نشریات کردی بودند که در دوره سوم چاپ و منتشر میشدند.
نشریات کُردی به دلیل محدودیتهای مختلف و عدم فضای مساعد برای حرفه ای گرایی و پرداختن به مسائل و موضوعات خبری عمومی بروز و مهم و مورد توجه افکار عمومی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به سمت حوزههای فرهنگی و غیر سیاسی با تاکید بر حوزه شعر و ادبیات سوق پیدا کرده است. لذا شرایط اجتماعی و سیاسی تعیین کنندۀ رویکرد و محتوا و جهت گیری موضوعی روزنامه نگاری در نشریات بوده است. منظورم این است که رویکرد نشریه همچون 'سروه' و نشریات مشابه یک انتخاب نبوده بلکه تلاشی برای روشن نگهداشتن چراغ روزنامه نگاری بوده تا جایی که نخستین سردبیر سروه خود جزو سیاسی ترین افراد دوره خود بوده است اما یک نشریه ادبی را سردبیری کرده است. به نظر من این محدودیت ها بر شرایط حرفه ای گرایی رسانههای کُردی در ایران در مقایسه با سایر مناطق همانند شیراز و اصفهان و مشهد تاثیر منفی گذاشته است. وقتی سابقه بسیاری از روزنامه نگاران برجسته کنونی کشور را مرور میکنیم، پی می بریم که ریشه در نشریات استانی و محلی دارند. در واقع آنها در روزنامه نگاری عمومی خبری محلی رشد ونمو کردند و سپس به رسانههای دارای پوشش ملی پوستند. میتوان گفت که از سال 1376 کم کم نشریات کُردی در ایران وارد دورۀ روزنامه نگاری عمومی و خبری شده و هفته نامه ها و ماهنامههای خبری تحلیل جدی و انتقادی در حوزههای مختلف غیر ادبی ظهور یافتند اما هنوز با حرفه ای بودن فاصله زیادی دارند. ما چیزی تحت عنوان 'روزنامه نگاری کُردی' یا 'روزنامه نگاری فارسی' و نظایر آن نداریم. اما روزنامه نگاری حرفه ای و غیر حرفه ای داریم، روزنامه نگاری انتقادی و نظارتی داریم، روزنامه نگاری توسعه داریم. برهمین اساس باید بگوییم که چرا در رسانههای کُردی با وجود ظرفیت زبانی، به حرفه ای گرایی کمتر پرداخته شده یا کمتر مجال ظهور و بروز روزنامه نگارانی حرفه ای در اینگونه رسانههای به وجود آمده است؟ مهمترین مشکل عدم آموزش حرفه ای روزنامه نگاران کُرد است. روزنامه نگاران رسانههای کُردی، تجربی هستند نه آموزش دیده در مراکز آموزشی و آکادمیک حرفه ای و تخصصی. همچنین باید مشکل مهم و دوم دیگری را نیز یادآور شد؛ عدم تسلط به زبان مادری یعنی زبان کُردی در حوزه نوشتن. چون سخن گفتن به یک زبان کافی نیست، بلکه نوشتن و مهارت و توانایی تولید محتوای گوناگون رسانه ای از جمله گزارش، یادداشت، تحلیل و تفسیر از اهمیت بیشتری برخوردار است که البته آن هم ناشی از عدم آموزش است. نشریات کردی همانند نشریات محلی سایر مناطق کشور به دلیل ضعف ساختاری، ضعف مدیریتی، ضعف حرفه ای گرایی و مشکلات اقتصادی و مشکلات انتشار و توزیع نتوانستهاند به خوبی خود را به مخاطبان شان نزدیک کنند. از طرف دیگر رقبای مقتدری همچون برنامههای ماهواره ای و رسانههای آنلاین به معضلی برای توسعه رسانههای کُردی به ویژه مطبوعات تبدیل شدهاند. مطبوعات کُردی کمتر فرصت و توان پرداختن به مسائل و مشکلات محلی و منطقه ای را دارند و لذا زمانی میتوانند به دیالوگ با مخاطب برسند که از دل مخاطب حرف بزنند چرا که هر آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. به نظر من رسانههای کُردی باید تمام تلاش خود را بر روزنامه نگاری توسعه متمرکز کنند تا بتوانند در میان مردم ضریب نفوذ خود را فزایش دهند. ( ساعی، منصور/ پایگاه خبری شاهو خبر)
• الف)مطبوعت دوزبانه کُردی – فارسی ایلام
آغاز روزنامه نگاری کُردی فیلی در ایران به شکل رسمی در دهه هفتاد شمسی و به ماهنامه کُردی - فارسی "آوینه " که علی حسین فیلی دبیر تحریریه آن بود و به شکل جدیتر به هفته نامه صبح ایلام به سردبیری مصطفی بیگی، نسبت داده شد که جریان مکمل آن در سایر نشریات و سایتهای استانی به ویژه صفحه"زوان ئیمه" در هفته نامه پیک ایلام، ویرا اولین نشریه دانشجویی کردی ایران به همت دانشگاە ایلام انتشار یافت، سپس ماهنامه کوشک، به سردبیری کامران محمدرحیمی به چاپ رسیدند.
از مجموع 76 مطبوعه محلی استان ایلام(روزنامه، هفته نامه، دو هفته نامه ، ماهنامه، فصلنامه) تنها 9 نشریه به زبانهای (فارسی- کوردی)، ( فارسی- عربی ) و( فارسی- لری) مجوزانتشاردوزبانه و یا چند زبانه دریافت کردهاند.
هفتهنامههای نجوا، پیغام ایلام، وریا، ئیسفا، سفیر ایلام، شهروند اقتصادی، سپهر روز، راوی غرب، مهران از جمله مطبوعات محلی فعال ایلام است که با هدف حفظ هویت زبان مادری و گسترش فرهنگ و ادبیات بومی، مداومت و تولیدمحتوا داشتهاند مزید برآن برخی نشریات که مجوز دو زبانه اخذ ننمودهاند نیز به لحاظ استقبال مخاطبان، برخی صفحات ادبی و اجتماعی خود را به زبان کُردی منتشرمی کنند
محتوا و مضامین بومی و محلی نشریات یاد شده اغلب، در حوزه زبان وادبیات کوردی، قصه ها و متلهای پیشینیان، شعر و داستان کوتاه، فرهنگ عامه، ضرب المثل ها، چیستان ها، بازآفرینی ادبیات شفاهی رقم خورده است. بسیاری از مفاخر فرهنگی رفتهرفته به بوته فراموشی سپرده میشدند اما این مطبوعات محلی بودند که به عنوان پیش قراولان احیای زبان مادری و فرهنگ بومی، آستین همت بالا زدند و سختی ها و مر ارتهای فرارو را به جان خریدند. اگر نبود همت اصحاب مطبوعات محلی دوزبانه ایلام، بیگمان شاعرانی متقدم همچون "غلامرضا خان ارکوازی"، "شاکه و خان منصور" در حافظه تاریخ مستورو فراموش میماندند. امروزه بسیاری از اساتید دانشگاهی و بزرگان اهل قلم با مسرت و امیدواری به نسل جدید، شاهد خلق آثاری ارزشمند به زبان کُردی در حوزه شعر و داستان در بستر مطبوعات محلی هستند. چرا که این امر، موثرترین گام در راستای حفظ هویت زبان مادری و فرهنگ وادبیات بومی است که به تبعیت آن، روز به روزبه توسعه فرهنگی و غنای ادبیات فارسی کشور عزیز ما افزوده خواهد شد.
علیرغم اینکه هفته نامه پیک ایلام دومین و صبح ایلام سومین نشریهی استانی بودند ولیکن توالی پرداخت به ادبیات و فرهنگ کُردی و مقدم بودن کار کُردی در هفته نامه صبح ایلام، باعث گردید که درابتدا به عملکرد هفته نامه صبح ایلام با محوریت بیگی پرداخته شود. کار مرتبط با حوزه روزنامه نگاری کُردی در این نشریه صرفاً با محوریت کامران رحیمی ختم میشود که اهم صفحهی «زوان ئیمه» این فعالیت ها را میتوان به شرح زیر دسته بندی کرد. تلاش برای زبان معیار، استخراج واژه¬گان ادبی، نهضت ترجمهی متون علمی، در حوزهی زبانشناختی، انجام در حوزههای موسیقی، شعر، نقد ادبی، کشف چهرههای ادبی همانند فرهاد شاهمرادیان، نورمراد رضایی، محمدرضا رستم پور، و... که بعدها خود از شعرای مطرح کُردی و فارسی در استان شدند. چاپ ترجمهی متون علمی به کُردی در حوزه های دو مورد روانشناسی، دو مورد جامعه شناسی، و یک مورد علوم دینی، و پنج مورد نقد ادبی از جمله اقدامات زیر ساختی علمی و در جهت اقناع مخاطبین خاص و پرورش مخاطب علمی در حوزهی فرهنگ و زبان کوردی، در زوان ئیمه بود. دیگر موارد شاخص در کار کامران محمد رحیمی در زوان ئیمه، بیش از پنجاه مورد، و تقریباً با یک ستون ثابت در هر شماره، آموزش رسم الخط رسمی کُردی بود که از کارهای با مخاطب عام وی به شمار میرفت و تاثیری مشهود در حوزهی زبان و ادبیات کُردی در ایلام داشته است. زوان ئیمه در نود و نه شماره و در چهار سال، به صورت هفته¬گی به چاپ رسید که بعدها به همت دکتر علی حیات نیا، به صورت یک کتاب به چاپ رسید.
فعالیت روزنامه نگاری کامران رحیمی به پیک ایلام ختم نشد و "ویرا"، مجلهی کُردی ـ فارسی با مخاطب عمومی و با سردبیری او و صاحب امتیازی دانشگاه ایلام به چاپ رسید. این نشریه، اولین مجلهی وزین و عام و سالنامهی دانشجویی کُردی در ایران بود که در سه شماره و در سالهای 1381 و1382 و 1383 به چاپ رسید. این نشریه به زبانهای فارسی و گویشهای کُردی فه¬یلی، سورانی، کرمانجی و گورانی منتشر گردید و مطالب متعدد و متنوعی را در قالب مقالات علمی، ادبی، نقد ادبی، مصاحبه، بیبلیوگرافی، میزگرد و لوازم معیار کوردی، معرفی چهرههای شاخص کورد فه¬یلی، تهیه و چاپ نمود. این نشریه در هر شماره، در حدود صد صفحه، سیاه و سفید و به تیراژ هزار صفحه چاپ و پخش عمومی و دانشجویی می شد.
اوج کارهای روژنالیستی عمومی کامران رحیمی که مدل مصطفی بیگی، در ژورنالیستی عمومی را به کار برد، در ماهنامهی کوشک، با گسترهی توزیع استانی و در قطع نشریه و با زمینهی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی با اولویت رویکرد فرهنگی به فرهنگ قومی کورد فه-یلی ایلام، و در پانزده شماره و چهارسال، به چاپ رسید که جزو نشریات و رفرنسهای مهم استانی به شمار میرود. کوشک، در محدودهی سالهای 1381 تا 1392 هجری شمسی، و در تیراژی متغیر بینی دو تا ده هزار به چاپ رسید و علیرغم محوز استانی، مرزهای منطقه ای و ملی را در نور دید و جایزهی بهترین سرمقاله را در جشنوارهی مطبوعات کسب نمود.
در این نشریه به سیر ارتقا و اطلاع ژورنالیستی کُردی فه¬یلی با همت و همکاری کامران محمدرحیمی و مصطفی بیگی «رودوس فه¬یلی»، به عنوان نویسندگان موثر ادبی و فرهنگی و ژورنالیستی بی بدیل کُردی فه¬یلی، مطالبات اقتصادی و سیاسی در ایلام، محوریت یافت، از جمله تدریس زبان کُردی و اجرای اصل پانزده قانون اساسی، تدوین مبانی مدیریت محلی با رویکرد بومی گزینی در انتصابات دولتی، پردازش به ورزش، طنز کوردی، و ترویج ادبیات مدرن کوردی، اوج گرفت و متاسفانه پس از قطع انتشار آن، چنین فضایی تاکنون در استان تکرار نشده است. کامران رحیمی علاوه بر موارد فوق با نشریات آشتی، ئاوینه، سروه، مهاباد، زریبار، هایا، آبیدر، سیروان و. . . در حوزهی استان کوردستان همکاری داشته و در برخی نشریات غرب کشور نیز به عنوان نویسنده و یا هیات تحریریه حضور داشته و به همین دلیل چهره ای شناخته شده در روزنامه نگاری کُردی شمره میشود.
هفته نامه نجوا که در هشت صفحه، تکرنگ و در سایز 35×50 و از بهمن ماه 1379 تاکنون و به مدیر مسئولی و صاحب امتیازی پرویز شریفی و مجوز دو بزبانه فارسی و کُردی و با تیراژ 8 هزار شماره و گسترهی توزیع در استانهای ایلام و کرمانشاه و در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی به چاپ میرسد. در نشریهی نجوا، نیز صفحه ای تحت نام « واژا» که به پیشنهاد کامران رحیمی، و برگرفته از نام کتاب و شعری از مهندس مصطفی بیگی، که به معنای « تکرار» و از واژگان اصیل کُردی فه¬یلی است و به همت عباس محمدزاده، داستان نویس و مولف ایلامی، به چاپ رسید. صفحه «واژا» از نظر کمیت و کیفیت پس از صبح ایلام، زوان ئیمه، ویرا و ئاوینه، در ردهی پنجم از نظر چاپ مطالب کُردی در استان ایلام قرار میگیرد. مسئول صفحه کُردی واژا، عباس محمد زاده بود که در سالهای 90، 91 و92 مسئول صفحه کُردی «واژا»در هفته نامه دو زبانه نجوا و عمدتا با همکاری کامران محمد رحیمی این صفحهی کُردی را منتشر نمود. واژا در مدت سه سال کار مستمر و بیش از 120 شماره منتشر کرد. واژا در زمینههای، شعر و معرفی شعرای ایلام و کرمانشاه و کردستان و ازجمله امپراتور شعر جهان شیرکو بیکه س داستان کوتاه، ضرب المثل، معرفی فیلمهای کوردی، معرفی کتاب ها و نویسندگان کورد از جمله بختیار علی و فرهاد پیربال و... اخبار فرهنگی، مصاحبه با نویسندگان توانای ایلامی چون کامران رحیمی، بهروز چمن آرا که آن زمان در آلمان تحصیل میکرد، نقد و بررسی داستان کوتاه، انتشار مقاله وبه ویژه در حوزه زبان شناسی، پخش اخبار اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ورزشی مناطق کورد نشین و عمدتا به زبان فارسی و... فعالیت میکرد. 70% از مطالب واژا به زبان کُردی فه یلی ایلامی بود، حدود 15 % به زبان سورانی و 15 بقیه به زبان فارسی بود.
ماهانه سیاسی فرهنگی « وریا» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی دکتر « روح اله فروزش»وسر دبیری «مهدی کاکاخانی » در 15شهریور 1390 اولین شماره خود را منتشر نمود. نوع نشریه روزنامه ای و در قطع 70 در50 تعیین شده بود. با توجه به اجازه انتشار به زبان فارسی، کردی، عربی و انگلیسی، از شماره 3 نشریه، اولین مقاله در مورد زبان کوردی، در خصوص بررسی « وند » در زبان کُردی توسط « احسان محمد رحیمی » در این نشریه منتشر شد. و از شماره 10 تا 14 به صورت منظم یک صفحه و بعضا بیشتر به تولید محتوا با گویش کُردی فه یلی اقدام نمود. ماهانه وریا، همچنین اولین اقدام به طرح جدول به زبان کُردی نمود و نیز علاوه بر تولید مقالات به زبان کوردی، اخبار و مصاحبه به زبان کُردی نیز منتشر نمود.(نگاهی به مقاله تبار شناسی روزنامه نگاری کُردی فیلی/مصطفی بیگی )
روزنامه مهران به عنوان تنها روزنامه سراسری استان ایلام از سال 1380 و در قالب هفته نامه استانی فعالیت خود را آغاز و از سال 1385 مجوز آن با گستردهی توزیع غرب و جنوب کشور ودر نهایت در سال 1390 با ترتیب روزنامه به چاپ میرسد. این نشریه در سال 1390 در مجموعه گروه رسانه ای مهران (پایگاه خبری « مهران نیوز » ) و (کانال خبری تحلیلی مهران نیوز) مجوز انتشار دارد. صاحب امتیاز و مدیر مسئول این نشریه، چاپ اخبار و گزارشهای فرهنگی و ادبی کُردی به ویژه در حوزهی 22 هزار شهید انفال کورد فهیلی و انتخابات عراق و چاپ اخبار فرهنگی و هنری کشور را در کارنامه فعالیتهای مطبوعاتی خود دارد. در خاتمه این مبحث یاد آور می شود که ظاهر سارایی از شاعران و پژوهشگران بنام غرب کشور، در راستای توسعه و تعمیق زبان مادری و احیای فرهنگ بومی در بستر مطبوعات محلی ایلام، نقش اثر گذار و ملموسی ایفا نموده است وی با راه اندازی صفحه فرهنگی در حوزه شعر و فرهنگ بومی در هفته نامه پیک ایلام و انتشار تولیدمحتواهای بومی در روزنامه مهران،به برجسته نمودن رسالت وکارکردهای مطبوعات محلی دوزبانه نقشی بی بدیل داشته است
ب) مطبوعات دوزبانه استان کرمانشاه
از منظر مرتضی حاتمی نویسنده و پژوهشگر نام آشنای غرب کشور، تاریخ مطبوعات کرمانشاه در حوزه نشریات دوزبانه کوردی- فارسی، سیری پرفراز و نشیب دارد. اگر از تاریخ صد و چند سالی مطبوعات کرمانشاه و از نخستین نشریهی غیر رسمی این استان کهن(شهاب ثاقب) به خط زیبای(سیدعبدالکریم غیرت کرمانشاهی) شاعر بزرگ در سال ۱۳۲۴قمری و نخستین نشریهی رسمی با نام (بیستون) در سال ۱۳۲۵ قمری توسط شاعر بزرگ ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی بگذریم، مطبوعات کرمانشاه تاریخی پر فراز و فرود داشته است.
اما در بحث پرداخت به نشریات دوزبانه در این استان کهن سال، میتوان به تغییرات زبانی نشریات کرمانشاهی در دو زبان کُردی و فارسی در اواخر دههی هفتاد اشاره نمود.
1)هفتهنامهی(روزنامه)" باختر "به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی "کامران سعادت" از فرهنگیان خوش نام و خوش سابقه در امر چاپ و انتشار. صفحه ای ادبی با نام "گلباخی" توسط "براهیم پویا"شاعر اداره میشد، مطالبی در قالبهای معمول ادبی به زبان کُردی اختصاص داد.
این صفحه تا زمان حضور ایشان دو هفته یک بار به مطالب ادبی کُردی اختصاص میداشت.
2) هفته نامهی ندای جامعه در اوایل دهه هشتاد به صاحب امتیازی جامعهی دانش آموختگان کرمانشاه و سردبیری خانم "نوشین محمدی" صفحاتی را به مطالب کُردی در گویشهای لکی، کلهری و کُردی کرمانشاهی اختصاص داد. در این هفته نامه بر محتوا و غنای آثار ادبی درحوزه فرهنگ بومی و زبان مادری تاکید میشد.
3)نشریه جام کُردی از سال 1391 فعالیت خود را به دو زبان کُردی و فارسی با صاحب امتیازی رضا رحمتیان(۱۳۵۷) آغاز کرده است. این مجموعه تاکنون ده هاشماره دو هفته نامه، 9 شماره ماهنامه اقتصادی و 3 شماره نشریه پزشکی-سلامت در اقلیم کردستان عراق به چاپ رسانده است. خوش بختانه با توجه به موفقیت نشریه جام کُردی و تلاشهای شبانه روزی پرسنل این مجموعه، در آوریل 2016 دفتر رسمی این نشریه در سلیمانیه عراق و در طبقه بالای ساختمان سندیکای روزنامه نگاران اقلیم کردستان عراق افتتاح شد.
4) هفته نامه میلکان با انتشار اولین شماره خود با مدیرمسوولی عبدالله مرادی در کرمانشاه پا به عرصه مطبوعات استان گذاشت. این نشریه محلی با رویکرد توسعه محور در جنبههای اجتماعی و اقتصادی فعالیت میکند و به تازگی دوزبانه(کوردی-فارسی) شده است.
5) هفتهنامه صداي آزادي
جلیل آهنگرنژاد، فعال فرهنگی و روزنامه نگار برجسته غرب کشور، که سال ها با صفحات ادبی هفتهنامهی(چاوان) (ابوذر) با نام "گلبرگ اندیشه"جریان مناسبی در بخش ادبی مطبوعات کرمانشاه به راه انداخت. در سال۸۲ با دریافت مجوز هفته نامهی صدای آزادی عملاً به گروه مدیران نشریات محلی پیوست. او در این هفته نامه بر ادبیات و جریان ها و نحلههای ادبی در استان بسیار تاکید داشت. تنوع در انتخاب دبیران ادبی در هفته نامه و توجه به ادبیات استان از ویژگیهای تحسین شدهی اوست.
ج) مطبوعات دوزبانه کردستان
ازبین مطبوعات محلی منتشره در استان های کردنشین ایران، بیشترین تعدادنشریات دوزبانه فارسی- کردی، به استان کردستان اختصاص دارد. به طوری که همه مطبوعات محلی استان کردستان دو زبانه (کُردی، فارسی) هستند و اسامی بیشتر این نشریات از طبیعت و نمادهای منطقه ی الهام گرفته اند؛ عنوان های سروه، روژمان، سیروان، به یانی، آریز، هیوا، روژباش کردستان، کوردواری، روژان و ئالا از این دست نشریات هستند علاوه بر نشریات ازپیش گفته ،نشریات سوران، سیروان، ریباز، بیانی، لوتکه، آگرین روژ، دیارکهن، آوات، روژان از جمله مطبوعات محلی دوزبانه فعال در استان کردستان شناخته شده اند.
اولین نشریه کُردی در ایران توسط ملا محمد قزلجی (ترجانی زاده) در سال ١٩٢٢ و به نام روژی کورد(روز کرد) که با نام کردستان هم شناخته می شود، منتشر گردیده است. پس از روزنامه کردستان ، روزنامه رێا تازه" راه نوین " جزو اولین روزنامه های کردی بود که برای مدت زمانی بیشتری در ایروان پایتخت ارمنستان به چاپ رسید . ماهنامه های خورنشین و سنندج در سال 1330 و کوهستان در سال 1348 با سابقه ترین نشریات استان هستند که پس از مدتی فعالیت توقیف شدند
بعد از انقلاب اسلامی ایران تدریس و به کارگیری زبان اقوام و کردها در کنار زبان فارسی در قانون اساسی گنجانده شد و با انتشار مجله سروه تحولی بزرگ در عرصه ی روزنامه نگاری کردی در ایران آغاز شد.در سالهای اخیر نشریات زیادی به زبان کردی در ایران منتشر شده است. نشریاتی همچون: ئاشتی ، پیام کردستان، سیروان ، هاوار، راسان، روژههلات، آسو، کرفتو ، دیدگاه و روژان و...همچنین در سال های اخیر چندین خبرگزاری کردی هم تأسیس شدهاند که از مهمترین آنها می توان به خبرگزاری سه زبانه(کردی، فارسی و انگلیسی) و بین المللی «کردپرس» در ایران که کار خود را از سال ١٣٨٩ آغاز کرده و آژانس خبری دجله که در سال ١٣٨١ تأسیس شد و اکنون به سه زبان کردی ، ترکی و انگلیسی خبررسانی می کند اشاره کرد.
اکثر قریب به اتفاق نخبگان ، دانشگاهیان، نویسندگان و اصحاب رسانه کردستان در راستای حفظ هویت زبان مادری به مدد بهره گیری از عرصه مطبوعات محلی، مجدانه و مسولانه پای کار آمده اند؛عمادکریمیان( جامعه شناس) افراسیاب جمالی( دکترای تاریخ) ناصرحیدری ( دانش آموخته علوم سیاسی) صلاح الدین خدیو( دکترای دارو ساز)، هوشیار بابایی )مدیرمسئول هفته نامه ده نگی کوردستان (محمد هادیفر( مدیرمسوول خبرگزاری کردپرس)،سید اسماعیل حسینی(نویسنده و محقق)، شیلان گیلانی( نویسنده)، الله مراد سلیمانی( مدیرمسوول نشریه روژان) خالد توکلی( جامعه شناس)، عمر فاروقی ( نویسنده و محقق)، بختیار سجادی( مدیرمرکز کردستان شناسی دانشگاه کردستان)،عدنان برزنجی( مدیر موسسه آموزش زبان کردی) و جمعی دیگر از نخبگان، روزنامه نگاران و اصحاب قلم کردستان از جمله فعالان حوزه زبان و فرهنگ بومی هستند که با قلم زنی در مطبوعات دوزبانه ، در راستای بسط و تعمیق زبان مادری و گسترش فرهنگ بومی،نقشی اثرگذار داشته اند
پیشنهاد : بایسته است عموم مدیران مسول و سردبیران مطبوعات محلي دوزبانهاي كه علاوه بر زبان فارسي، به زبان كُردي توليد محتوا ميكنند، از رسمالخط معيار كُردي استفاده نمايند و حتيالمقدور بكوشند از شيوهنامهي واحدي كه مصوب مراكز معتبر علمي از جمله شيوهنامهي مصوب دانشگاه كردستان استفاده نمايند و خبرنگاران و نويسندگان نشريه را با چنين رسمالخط و شيوهنامهاي آشنا كنند و زمينهي آموزش آنها را فراهم آورند.
حروف الفبای کردی:
ئ ا ب پ ت ج چ ح خ د ر ڕ ز ژ س ش ع غ ف ﭪ ق ک گ ل ڵ م ن و وو ۆ ه هٔ ێ
حروف الفبای کردی به دو دستهٔ حروف بیصدا و حروف صدادار تقسیم میشوند:
حروف بی صدا
ئ ب پ ت ج چ ح خ د ر ڕ ز ژ س ش ع غ ف ﭪ ق ک گ ل ڵ م ن و ه
حروف صدادار
ا، ی، ۆ، ێ، و، وو، ه
حروفی که شبیه الفبای فارسی نوشته میشوند اما طور دیگری تلفظ میشوند:
ح: این حرف معمولأ مثل شکل عربی آن بطور حلقی تلفظ میشود. در واقع این حرف و صدای متعلق به آن ریشهٔ کردی ندارد و مأخوذ از زبان عربی بوده و برای نوشتن و گفتن کلمات عربی مثل احمد، محمد و… بکار میرود.
ع: این حرف معمولأ مثل شکل عربی آن بطور حلقی تلفظ میشود. در واقع این حرف و صدای متعلق به آن ریشهٔ کردی ندارد و مأخوذ از زبان عربی بوده و برای نوشتن و گفتن کلمات عربی مثل علی، عمر و… بکار میرود.
ه: این حرف برای نشان دادن صدای فتحه بکار میرود. مثلأ کلمهٔ «دَر» در زبان کردی به شکل «دهر» نوشته میشود.
حروفی که هم از نظر شکل و هم از نظر تلفظ با الفبای فارسی فرق دارند:
ڕ: به آن «ر» لرزشی میگویند. مثل: تهڕ (بمعنای تر و خیس). ( بسیار کلفت خوانده میشود)
ڵ: لام حلقی که آنرا میتوان در تلفظ کلمهٔ کردی «ماڵ» (بمعنای خانه) مشاهده کرد. (بسیار کلفت خوانده میشود)
ۆ: ضمهٔ کشیده که آنرا میتوان در تلفظ کلمهٔ کردی «زۆر» (بمعنای خیلی) مشاهده کرد. (نقش ضمه در فارسی را دارد ما بسیار شدید تر است _ُ__)
ێ: یای مجهول که آنرا میتوان در تلفظ کلمهٔ کردی «ئێره» (بمعنای اینجا) مشاهده کرد. (نقش کسره در فارسی را دارد اما بسیار شدید تر است __ِ_)
ڤ: شبیه V انگلیسی است که آنرا میتوان در تلفظ کلمهٔ کردی «حهڤده» (بمعنای هفده:۱۷) مشاهده کرد. دندان های پایین به لب بالا چسپانده میشوند و تلاش می کنیم "و" را تلفظ کنیم
در زبان کردی (شیوهٔ رسمالخط معروف به سۆرانی) بجز صدای کسره همهٔ مصوتها دارای حرف (یا ترکیب حروف) مربوط به خود بوده و در نوشتار منعکس میشوند:
ه=فتحه
و=ضمه
ئا=آ
وو=واو کشیده
ی=یای کشیده
ۆ=ضمه کشیده
ئ:این حرف (یعنی همزه) معمولأ در اول کلمه و بهمراه یک حرف صدادار میآید. مثلأ کلمات «اگر» و «این» به ترتیب اینطور نوشته میشوند: ئهگهر- ئین.
/م