سلام دادن و سلام کردن (فرقی نمیکند)، در مملکت ما انواعی دارد. بعضیها هنگام سلام کردن بوق میزنند و برخی سوت. اولی مربوط به سواره هاست (رانندههای موتورسیکلت و ماشین) که از قدیم گفته اند خبر از پیاده ندارند و دومی مخصوص سواره و پیاده هر دو.
یک نوع سلام علیک کردن هم داریم که از راه نزدیک صورت میگیرد. درست مثل تلویزیونهای قدیم که کنترل نداشتند و باید از نزدیک کانالش را عوض میکردیم. مثلا طرف هنگام دست دادن به شما خیلی یواش و شُل و ول به زور نوک انگشتانش را به نوک انگشتانت میرساند، و بلافاصله دستش را پس میکشد! چون فکر میکند قصد به سرقت بردن انگشتر یا حلقهی نامزدی اش را دارید! اگر هم انگشتری و حلقهای نداشته باشد فکر میکند قصد دزدیدن ِ. خود ِ. انگشتش را دارید!
اما اخیرا نوع دیگری از سلامها اختراع شده است که از راه دور انجام میشود، درست مثل تلویزیونهای امروزی یعنی کنترل از راه دور.
این دومی که تقریبا شبیه همان بوق و سوت قبلی است، مثلا دوستی وسط خیابان و یا چهارراهی شلوغ؛ از فاصلهای دور چنان به شما گیر میدهد و با داد و فریاد همراه با اشاره دست و پا و. (شبیه تارزان در جنگل!) طوری دستپاچه ات میکند، که شیرجه میروی زیر کامیون؛ و این که میگویند از قدیم گفته اند سلام، سلامتی میآورد دروغی بیش نیست! چرا؟ چون علاوه بر مورد قبلی که عرض کردم، خودم یک بار در خیابانی به خانم جوانی سلام کردم، جواب نداد. بار دوم سلام کردم باز هم جواب نداد! اما بار سوم محکم با کیفش زد توی صورتم که تا مدتها زیر چشمم باد کرده بود.
دستهای هم جلوی رییس و روسا به گونه دیگری سلام میکنند. این گروه در هنگام سلام کردن، چنان خم میشوند که بعضی مواقع با سر میخورند زمین!
عدهای نیز از ته حلق میگویند: "سلامُ علیکم". این گروه آن چنان ع. علیکم را از ته حلق تلفظ میکنند که تا دقایقی به دلیل سوزش گلو، سرفه های خشکی میکنند. این عده شاید به تلفظ واژههای عربی حساسیت و آلرژی دارند، ولی خودشان خبر ندارند!
گروه دیگری نیز هنگام سلام صدای حیوانات را از خودشان در میآورند. برخی هم همراه باسلام، برخورد فیزیکی میکنند. یعنی از پشت یا رو به رو یا سمت چپ و راست آدم که میرسند، قبل از گفتن سلام یا همزمان مشت یا لگدشان به جاهای بد آدم اصابت میکند!
بعضیها نیزهنگام سلام کردن طوری دستت را با عصبانیت فشار و تکان میدهند که فکر میکنی میخواهند بچهی مُغ (نخل) را از ریشه دربیاورندوپنیرکش را بخورند!
عدهی دیگری هم با اشارهی چشم و ابرو با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. این نوع سلام و علیک کردنها مربوط به قبیلهی عشاق است که گاهی نیتشان خیر است و گاهی شر؛ و اگر به این نتیجه برسیم که سلام ِ. عاشق به معشوق یا بر عکس از شیرینترین و خاطره انگیزترین انواع سلام هاست، در عوض سلام کردن طلبکار به بدهکار نیز از تلخترین ِ. سلام هاست. این نوع سلام کردنها معانی مختلفی را در دل خود جای داده است، به جز آن معنای اصلی اش. این نوع سلام یعنی این که: " اولا سلام طلبکار بی طمع نیست!، و همچنین: " پس بدهی ات چی شد؟ "، " چرا این همه طول کشید"، " لامصب چرا پولمو نمیدی؟ "، " امروز هر طوری شده خودم پولت میکنم"، " بی معرفت خجالت هم خوب چیزی است"
بعضیها که دیگر شورش را درآورده اند و کاری به لام (ل) سلام ندارند. یعنی وقتی به دوست، آشنا یا بستگان میرسند، فقط میگویند:" سام علیک". عدهی دیگری درست برعکس این گروه، کاری به سین سلام ندارند و میگویند:"لام علیک"؛ که در اصل فکر میکنند دارند نواقصات گروه قبلی را جبران میکنند، در حالی که خودشان هم کم و کسری دارند.
گروه با حال ِ. دیگری هم هستند که از همان اول خیال ِ. ما و شما و خودشان را راحت کرده اند. این گروه که روز به روز تعدادشان بیشتر و بیشتر میشود، اصولا اهل سلام کردن و این جنگولک بازیها نیستند!
همهی اینها یک طرف، دوستم آقا جعفر هم یک طرف. این آقا جعفر در موقع سلام کردن میگوید:" اصل حالتون چطوره؟ "؛ که لابد این "حال"، کپی هم داشته و ما تا به امروز نمیدانستیم. یکی نیست به این دوستم بگوید، مرد حسابی حال، حال است دیگر به اصل و فرع اش چه کار داری!
به هر حال بنده میتوانم حدود پنج صفحهی A۴ آن هم با فونت ریز در بارهی سلام علیک کردنهای رایج بنویسم، اما مگر بی کارم. فکر کردید بابت این ستون فسقلی چقدر از روزنامه پول میگیرم؟! باور کنید زور بزنم برای هر شماره سر جمع پول یک کیلو خیار سبز نمیشود!
نمیدانید چه میکشم وقتی کسی میپرسد شغل شما چیست و درآمدتان چقدر است؟ از خجالت آب میشوم و هی از جواب دادن طفره میروم. خودم را به نشنیدن میزنم؛ و یا در پاسخ به چنین پرسشی مثلا گاهی اوقات که میبینم طرف خیلی سمج است، میگویم آه... چقدر امروز هوا گرم است یا اگر خنک باشد میگویم امروز هوا عالی است.
نوشتهی: راشدانصاری
انتهای پیام/*