به گزارش تابناک کرمان، روستای گشین مشرف به روستای ده بالا و در مسیر جاده خاکی ده بالا - کوهپایه توی منطقهای کوهستانی واقع شده است. اهالی این روستا به بهترین شکل در این منطقه مشغول به کار و گذران زندگی بودند، مناطق کوهستانی مرتفع اطراف روستا از خیر و برکت ویژهای برایمان برخوردار بودند. دامداری، گاوداری، مرغداری، کشت و کارهای باغی و زراعی به زندگیمان رونق عالی داده و میداد. قناتی داشتیم که مادر چاه آن در دامنه کوهستان و مسیر کوره قنات سرتاسر بخش تران و تولید آب مینمود. بیش از پنجاه لیتر در ثانیه آب داشتیم و کار کشاورزیمان بسیار پررونق, رفت و آمدهای شهری بواسطه آب و هوای خوب خصوصاً در تابستان به این آبادی جلوه بیشتری میداد. همینکه محصولاتمان را خوب خرید میکردند, شور و شوق کار کردن در همه مردم محل بیشتر و بیشتر می شد. کم کم متوجه شدیم که مقدار آب قنات کم میشود، پیران و مردان با تجربه گشینی داخل قنات رفتند و متوجه شدند که بعضی از چاههای میلهای همراه با قسمتهایی از بخش تران قنات ریزش نموده و راه آب را مسدود نموده است. خیلی تلاش کردند که با روشهای سنتی که از پیشینیان یاد گرفته بودند کار کنند و آبدهی قنات را افزایش دهند. متأسفانه کاری از پیش نبردند، با کم شدن آب قنات روز به روز رونق زندگی در روستا هم کمتر و کمتر شد، تا اینکه اکثریت روستاییان به شهر پناه بردند. کشاورزی ، دامداری، مرغداری، و همه اموراتی که به گیشین جلوه داده بود، همه و همه بر باد رفتند. وقتی که گذر زمان را در محلمان مرور میکنم به شدت متأسف میشوم. چطور ممکن است با همه تبلیغاتی که شب و روز از رادیو و تلویزیون برای کمک به روستاها، احیاء و مرمت قنوات میشنوم. مسئولین استان کرمان تا این حد نسبت به قنات ما بیتفاوت بمانند، که اهالی مجبور به ترک روستا و به اصطلاح مهاجرت نمایند. وقتی که خیلی دلتنگ میشوم، بالای سر مادر چاه قناتمان میروم، به این فکر میکنم که چقدر باشعور و درایت بودند اجدادم که این محل را پیدا کردن و اولین چاه گمانه را در صدها سال قبل حفر نمودند، چطور مسیر کوره قنات را تعیین و چاههای میلهای را حفر نمودند، وسیله عمران و آبادی در این منطقه که گیشین نام گرفت شدند، در آن عصر و زمانه هیچگونه امکاناتی هم نداشتند ولی چقدر جرأت و شهامت داشتند. با همه محدودیتهای موجود زمان خود، راهی برای تأمین آب و یا راه افتادن زندگی امثال ما هموار نمودند. ولی امروزه با همه امکاناتی که سراغ دارم و میشناسم، کار حفاظت و نگهداری از قناتمان تا آنجا به بیتفاوتی و سهلانگاری کشیده شده که زندگی در روستا را متلاشی و به بن بست رساند. براستی همینطور باید باشد؟ یا احتمال توجه پیدا کردن به قنات و برگشت رونق در روستایمان احیاء میشود؟ مسئلهای است که بطور مستمر به آن فکر میکنم و منتظر ماندهام.
انتهای پیام/حسن اشرفگنجویی